در عرض ÙŠÚ©ÙŠ Ùˆ Ø¯ÙˆÙ‡ÙØªÙ‡ اخير ÙŠÚ© سري تنش هايي در سايت ديدگاه به وجود آمده Ú©Ù‡ برخي از کاربران تقصير آن را متوجه من مي دانند. Ø¨ØØ« اين ياران در اين خلاصه مي شود Ú©Ù‡ تا زماني Ú©Ù‡ علي ناظر مسوول سايت است، «مسووليت» سايت Ùˆ آنچه Ú©Ù‡ در آن مي گذرد هم بر دوش اوست. من با اين Ú¯ÙØªÙ‡ صد در صد مواÙقم.
من مسوولم. مسوول انتخاب مطلب، اما نه Ù…ØØªÙˆØ§ÙŠ Ù…Ø·Ù„Ø¨. اگر هادي خرسندي به ØØ²Ø¨ کمونيست کارگري (ØÚ©Ú©Ø§) ØØ±ÙÙŠ مي زند، مسووليت درج کردن يا نکردن آن به عهده علي ناظر است، اما اينکه آيا ØØ±Ù ايشان درست است يا نه، مسووليت با خود ايشان است. اگر انتقادي به Ù…ØØªÙˆØ§ÙŠ Ù…Ø·Ù„Ø¨ است بايد با ايشان برخورد شود، وگرنه روي سخن با علي ناظر خواهد بود.
در مقام مسوول Ùˆ ØµØ§ØØ¨ امتياز سايت ديدگاه، مي خواهم ÙŠÚ© سري ØØ±Ùهايي را Ú©Ù‡ در جمع بندي «ديدگاه Ù‡ÙØª ساله شد» زده شد، تکرار کنم، Ùˆ بعد به موضوع اين مطلب بپردازم.
1- «ديدگاه در مرور زمان تبديل شده به شرکتي «سهامي» که کاربران خود را در خير و شر آن «سهيم» دانسته و هر گاه که به خطا مي رود با انتقاد و پند و مهرباني وظاي٠«مدير اجرائي» را به او يادآوري مي کنند»
2- «سايت ديدگاه براي Ø¯ÙØ§Ø¹ از انديشه Ùˆ ايدئولوژي بخصوصي تأسيس نشده است. بقول ÙŠÚ© دوست ديدگاه بايد «کلمه را با کلمه پاسخ داد» (البته پاسخ گلوله گلوله است). اگر شما Ùکر مي کنيد Ú©Ù‡ نظر من غلط است، Ø§Ù†ØØ±Ø§ÙÙŠ است، ضد ميهني است، با قلم خود، با کلام خود Ùˆ با انديشه پوياي خود واقعيت را آنطور Ú©Ù‡ مي بينيد ارائه دهيد. مگر به شعور مردم اعتقاد نداريد؟ بگذاريد آنها قضاوت کنند. بگذاريد Ú©Ù‡ آنها تصميم بگيرند Ú©Ù‡ انديشه «من» ارتجاعي است يا انديشه «تو» Ùˆ يا «او». خواهش مي کنم اجازه دهيم تا مردم «قدرت تشخيص Ùˆ شناخت» پيدا کنند. خواهش مي کنم به من اين «مسووليت Ùˆ مأموريت» را ندهيد Ú©Ù‡ تعيين کنم مردم Ú†Ù‡ بخوانند Ùˆ Ú†Ù‡ بشنوند Ùˆ Ú†Ù‡ «بدانند».»
3- «شايد برخي توقع داشته باشند Ú©Ù‡ من سانسور کنم Ùˆ مطالبي را درج نکنم. همانطور Ú©Ù‡ پيش از اين Ú¯ÙØªÙ…ØŒ من از اشتباه پيشين خود عبرت Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ ام Ùˆ ØØ§Ø¶Ø±Ù… به جاي جشن Ù‡ÙØª سالگي ديدگاه، «شب Ù‡ÙØªÂ» ديدگاه را بگيرم، اما «نظري» را سانسور نکنم. اميدوارم Ú©Ù‡ نظرم را به روشني بيان کرده باشم.»
4- «برخلا٠6 سال اخير Ú©Ù‡ «نويسنده» ÙŠÚ©Ù‡ تاز بود Ùˆ هر Ú†Ù‡ دلش مي خواست مي نوشت Ùˆ «تنها به قاضي مي Ø±ÙØªÂ»ØŒ ØØ§Ù„ با بودن اين «ستون» مورد بازخواست، پرسش Ùˆ انتقاد خواننده قرار مي گيرد. البته اين سکّو کاملا ساخته Ùˆ پرداخته نشده است. ÙŠÚ©ÙŠ از اشکالات Ùˆ موانع اساسي Ù†ØÙˆÙ‡ ÙŠ برخورد خود کاربران است، Ú©Ù‡ يا بلد نيستند از اين «وسيله» به Ù†ØÙˆ Ø§ØØ³Ù† Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ کنند، Ùˆ يا مي دانند Ùˆ آن را در راستاي اهدا٠«نگرشي بخصوص» به کار مي گيرند.»
5- «نمي خواهم ديدگاه چماقي Ùˆ ابزاري Ùˆ يا پلاتÙورمي براي نقد از مجاهدين Ùˆ يا هر نيرويي Ú©Ù‡ در ØØ§Ù„ درگيري با رژيم است بشود. اين خواست من، آنطر٠سکه ÙŠ Â«ÙØ±Ø§Ø³Ø§Ø²Ù…اني» بودن ديدگاه است. اگر ديدگاه نمي خواهد مبلغ سازمان بخصوصي باشد، به همان نسبت هم نمي خواهد سازمان مشخصي را به زير ضرب ببرد (ØØªÙŠ Ø§Ú¯Ø± سلطنت طلب باشد).»
«مسووليت پذيري»
*درج مقاله سعيد سلطانپو يک «خطا» بود، به چند علت:
الÙ: مسوول سايت، شخصا به مواردي Ú©Ù‡ در اين مقاله آمده است، باور ندارد. من هرگز نمي توانم به خود، در بدترين کابوسهايم، بقیولانم Ú©Ù‡ مجاهدين کسي را زنده خاک مي کنند، Ùˆ يا تير خلاص زن هستند. مجاهدين به نظر من پاک تر از اين تهمت ها هستند. اين باور من بوده، هست، Ùˆ Ùکر نکنم کسي يا موردي بتواند آن را تغيير دهد.
ب: مجاهدين در سخت ترين شرايط به سر مي برند (بر خلا٠ØÚ©Ú©Ø§ امکان پاسخگويي ندارند)ØŒ Ùˆ روي ميز گذاشتن تهمت هايي اينچناني در اين مقطع از زمان، ÙŠÚ© خطاي سياسي است، مخصوصا از سوي علي ناظر Ú©Ù‡ هم ادعاي شناخت سياسي دارد Ùˆ هم موضعش در قبال مجاهدين Ùˆ رژيم Ø´ÙØ§Ù Ùˆ روشن است. درج مطلب، آنها را بيشتر ØªØØª ÙØ´Ø§Ø± مي گذارد. بقول ÙŠÚ©ÙŠ از ياران ديدگاه، جهانخواران، پيش از ØÙ…له به Ø§ÙØºØ§Ù†Ø³ØªØ§Ù†ØŒ اول شاه مسعود را ØØ°Ù کردند. مسوول ديدگاه، به Ø¸Ø±Ø§ÙØª کار توجه نکرده بود.
Ù¾: مسوول ديدگاه پيش از اين بار ها Ú¯ÙØªÙ‡ بود Ú©Ù‡ تا بيرون آمدن اسم مجاهدين از ليست تروريستي، به نقد آنها نخواهد پرداخت. درج مقاله سعيد سلطانپور خلا٠وعده بود.
ت: با توجه به نکات بالا، Ùˆ اين باور Ú©Ù‡ هر تهمتي را مي توان پاسخگو بود، Ùˆ نبايد از تهمت هراسيد، Ùˆ اين واقعيت Ú©Ù‡ ديدگاه امکان پاسخگويي را ÙØ±Ø§Ù‡Ù… آورده است، تصميم به درج مطلب Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ شده بود.
به مسائل ديگر بپردازيم.
باور هاي اين مسوول
*من به اين باور رسيده ام Ú©Ù‡ ديدگاه، تبديل شده به ÙŠÚ© «شرکت با مسووليت نا Ù…ØØ¯ÙˆØ¯Â»ØŒ Ú©Ù‡ سهامداران آن در پايان هر سال، Ùˆ يا در زمانهاي اضطراري، «مدير مسوول شرکت» را مي توانند عزل کنند Ùˆ يا ابقا کنند. ديدگاه با توجه به اين «نگرش» راه اندازي Ùˆ مديريت شده است. من اصلا خودم را Â«ØµØ§ØØ¨ امتياز» نمي دانم، Ùˆ در نتيجه «ادعاي مالکيت» ندارم. مي خواهم اين پاراگرا٠را يکبار ديگر بخوانيد تا از نوشته اي Ú©Ù‡ به دنبال مي آيد بد برداشت نشود.
*هر «شرکتي» هم ÙŠÚ© سري مقررات دارد. مقررات را سهامداران تعيين نمي کنند، بلکه «ØÙ‚وقدانان» هستند Ú©Ù‡ «مرز» را مشخص مي کنند، Ùˆ «مدير» را ملتزم به آن مي کنند. اگر عدول کرد، او را عزل ميکنند، Ùˆ يا ØØªÙŠ Ø¨Ù‡ «دادگاه» مي کشانند. البته «مدير» از «سهامداران» ماهيانه «ØÙ‚وق» مي گيريد. «مجاني» عرق نمي ريزد.
*در عالم سياست، مخصوصا وقتي دريايي خون بين «دشمن» Ùˆ «دوست» است، تنها ØÙ‚وق ماهيانه اي Ú©Ù‡ به «مديران» مسوول (در سازمانهاي سياسي Ùˆ يا سايتهايي مثل ديدگاه) پرداخت مي شود «وجدان آسوده» است. «مسوولين» شب ها اجازه دارند Ø±Ø§ØØª بخوابند، چون اميدوارند Ú©Ù‡ به خلق Ùˆ «آرمان» پشت نکرده اند. ساده تر اينکه، علي ناظر، هر ماه «ØÙ‚وق ماهيانه» اش را Ø¯Ø±ÙŠØ§ÙØª مي کند، چون وقتي با خود «چک» مي کند، مي بيند Ú©Ù‡ «هنوز سر موضعي» مانده Ùˆ به «آرماني» Ú©Ù‡ باور دارد پشت نکرده است. خوشبختانه، سهامداران نمي توانند به «مدير مسوول» بگويند Ú©Ù‡ از اين پس اين «ØÙ‚وق Ùˆ مزد» پرداخت نخواهد شد، چون «آرمان» Ùˆ «باور» مقوله ايست شخصي، Ùˆ نه «جمعي» (ØØ¯Ø§Ù‚Ù„ آنطور Ú©Ù‡ من زندگي مي کنم).
*از تئوري Ú©Ù‡ بگذريم، Ùˆ به واقعيت تلخ وارد شويم، هنوز رژيم هست، Ùˆ هنوز در ØØ§Ù„ قتل Ùˆ جنايت است. Ùˆ چون «امر مبارزه» براي ØØ°Ù «جاني» Ùˆ اين «جنايات» است، مدير مسوول، «مسوول» است Ú©Ù‡ هميشه باورها Ùˆ اعمال خود را با «واقعيتها» Ú†Ú© کند. آيا کاري Ú©Ù‡ انجام مي دهد، رژيم را تقويت ميکند، يا ØªØ¶Ø¹ÙŠÙØŸ اين مهمترين سوالي است Ú©Ù‡ «سهامداران» از علي ناظر ميکنند. به نظر من، Ùˆ با تجربه اي Ú©Ù‡ در اين چندين سال اندوخته ام، «سهامداران» هيچ مساله شخصي اي با علي ناظر ندارند، Ùˆ کليه انتقاداتشان به اين «مدير مسوول» Ùقط Ùˆ Ùقط از جايگاه «دشمن را ÙØ±Ø§Ù…وش نکن» است، Ùˆ بس. اين باور من است، Ùˆ دقيقا به خاطر همين باور است Ú©Ù‡ خود را موظ٠به «پاسخگويي» مي دانم.
*اما نمي دانم آيا با اين واقعيت آشنا هستيد يا نه Ú©Ù‡ «اثر انگشت، هر چند اگر پوست بسوزد، اثر انگشت به همان Ø´Ú©Ù„ مي ماند»؟ Ø±Ø§ØØª تر اينکه، علي ناظر، بهتر از اين Ú©Ù‡ کار مي کند، بلد نيست. مي خواهم کمي ملموس تر ØµØØ¨Øª کنم. علي ناظر، مثل همه کاربران ديدگاه، مسائل «شخصي»، «زندگي»، «کمبودهاي ÙØ±Ø¯ÙŠÂ»ØŒ «خودبيني هاي رواني»، Ùˆ...را بايد به صورت «روزمره» ØÙ„ Ùˆ ÙØµÙ„ کند. Ùˆ پس از انجام Ùˆ درگيري با همهء آنها، بايد در نقش «مدير مسوول» هم انجام وظيÙÙ‡ کند. همه ÙŠ اينها تاکنون انجام پذير بوده اند، چون بر «موجي» از «باورهاي شخصي» او سوار بوده اند. «Ùکر ميکنم. به ÙŠÚ© سري آرمانها باور دارم. پس هستم». بدون اين باور ها، بدون انديشيدن آنگونه Ú©Ù‡ من مي انديشم، بدون بودن آنطور Ú©Ù‡ من هستم، ديگر من، من نيستم. Ùˆ اگر من آنگونه Ú©Ù‡ هستم نباشم، بي Ø´Ú© «راندمان» من به Â«ØµÙØ±Â» خواهد رسيد، Ùˆ ديدگاه «مي ميرد».
* بر خلا٠بعضي ها Ú©Ù‡ Ùکر مي کنند، چون من ديدگاه را مثل ÙØ±Ø²Ù†Ø¯ÙŠ Ø¨Ø²Ø±Ú¯ کرده ام پس «مرگ ديدگاه» را نمي توانم تØÙ…Ù„ کنم، من هميشه بر اين باور بوده ام Ú©Ù‡ اگر ديدگاه آنطور Ú©Ù‡ من Ùکر مي کنم بايد عمل بکند، نکند، بهتر است Ú©Ù‡ بميرد Ùˆ «شب Ù‡ÙØªÂ» او را بايد با شادي Ú¯Ø±ÙØª. از هر کس Ú©Ù‡ اين نوشته را مي خواند خواهش مي کنم Ú©Ù‡ روي چند جمله بعدي من بي نهايت تأمل کند. من، علي ناظر نمي توانم سانسور کنم. شب خوابم نمي برد. ديدگاه براي بزک کردن «سانسور» به ميدان نيامده Ùˆ علي ناظر «آرايشگر» خطا نمي تواند باشد. Ùˆ دقيقا به همين خاطر است Ú©Ù‡ دچار خطا مي شود Ùˆ هر مطلبي را درج مي کنم. اين «عيب بزرگ» علي ناظر است. «باور هايم مثل اثر انگشتي است Ú©Ù‡ ØØªÙŠ Ø¨Ø§ پوست انداختن هم ØØ°Ù نخواهند شد». باور هاي من نهادينه شده اند. دقيقا به خاطر همين باور هاست Ú©Ù‡ اين «يادداشت» را نوشته ام.
*برگرديم به سر خط. ØØ§Ù„ Ú©Ù‡ با واقعيات آنطور Ú©Ù‡ هستند روبرو شديم. «درد» را شناختيم، کمبود ها را بررسي کرديم، Ùˆ به روشني پي برديم Ú©Ù‡ اين «مدير مسوول» نمي تواند خط Ùˆ خالش را عوض کند، Ùˆ «مسووليتش» را آنطور Ú©Ù‡ سهامداران مي خواهند انجام دهد، Ú†Ù‡ مي توان کرد؟ اگر از من بپذيريد Ú©Ù‡ اصلا «ادعاي مالکيت» ندارم، راه ØÙ„ آسان است. يا او را همينطور Ú©Ù‡ هست بپذيريد Ùˆ يا ÙŠÚ© «مدير مسوول» ديگري را به کار بگماريد. خوشبختانه، علي ناظر «کليه مخارج» شرکت را تا پنج سال آينده پرداخته است. Ùقط ÙŠÚ© Ù†ÙØ± «آرمانخواه» «ضد رژيم» Ú©Ù‡ به امر Â«ÙØ±Ø§Ø³Ø§Ø²Ù…اني نگاهداشتن» ديدگاه پايبند باشد بايد قدم جلو بگذارد. البته مسوولين ØµÙØØ§Øª ديگر ديدگاه (هيات مديره اين شرکت سهامي) هم بايد بپذيرند با «مدير مسوول جديد» همکاري کنند. واقعيت اين است Ú©Ù‡ مديريت ديدگاه کار آسان Ùˆ Â«ÙŠÚ©Ù†ÙØ±Ù‡Â» نيست،
*اگر اين ÙØ±Ø¯ «مسوول» پيدا شد، قدمش روي چشم من. ولي اگر نشد؛ اگر کسي قدم جلو نگذاشت، Ú†Ù‡ بايد کرد؟ راهکار باز هم آسان است، «سهامداران» کليه سهام خود را به «مزايده» گذاشته Ùˆ در ÙŠÚ© شرکت ديگر سرمايه گذاري مي کنند. شرکت سهامي «ديدگاه» بالاجبار اعلان «ورشکستگي» مي کند Ùˆ مي رود پي کارش، Ùˆ يا به کار «تق Ùˆ لق» خود ادامه مي دهد. ساده تر اينکه، اگر علي ناظر مي گويد Ú©Ù‡ «من همينم Ú©Ù‡ هستم»، تغيير اساسي هم نمي کنم، Ùˆ کاربران معتقدند Ú©Ù‡ راهي Ú©Ù‡ علي ناظر مي رود به ناکجا آباد است، تنها راهي Ú©Ù‡ مي ماند، «بايکوت» ديدگاه است. بگذاريد علي بماند Ùˆ ØÙˆØ¶Ø´ تا شايد به واقعيات سياست تن بدهد.
*به هر جهت، رژيم را نبايد از ياد برد. براي علي ناظر دشمن هميشه رژيم مي ماند، و به هيچوجه با رژيم سر سازش نخواهد داشت.
*اگر در چند روز اخير جمله اي نوشته ام که به کاربري اهانت شده، صميمانه پوزش مي خواهم.
علي ناظر – 18 دي 1384 - ديدگاه