آيا در ميان انسانهايي Ú©Ù‡ زيبايي را به زشتي، Ø±ÙØ§Ù‡ را به تنگدستي، عشق را به Ù†ÙØ±ØªØŒ Ùˆ آزادي را به استبداد ØªØ±Ø¬ÙŠØ Ù…ÙŠ دهند، کسي را مي شناسيد Ú©Ù‡ گلوله را بر Ú¯ÙÙ„ ØªØ±Ø¬ÙŠØ Ø¯Ù‡Ø¯ØŸ مگر مي شود رايØÙ‡ ÙŠ Ú¯ÙÙ„ ياس Ùˆ Ù…ØÙ…دي را به بوي باروت Ùˆ خون ØªØ±Ø¬ÙŠØ Ø¯Ø§Ø¯ØŸ مگر مي شود به خود قبولاند Ú©Ù‡ بجاي اهداي شاخه اي Ú¯ÙÙ„ØŒ بر سينه اي گلوله نشاند؟ واي Ú©Ù‡ انسان ها به Ú†Ù‡ مقام نازلي سقوط کرده اند اگر گلوله را بر Ú¯ÙÙ„ ØªØ±Ø¬ÙŠØ Ø¯Ù‡Ù†Ø¯! Ú†Ù‡ اندوهناک است اگر مقام بلند مرتبه انسان به چنين جايگاهي نزول کند!
Ú¯ÙÙ„ مي خواهم
Ú©Ùˆ Ú¯ÙÙ„ØŒ کجاست؟ کجاست آن باغچه اي Ú©Ù‡ بتوان Ú¯ÙÙ„ چيد؟ کجاست آن گلستان Ú©Ù‡ در کنار همدلي گام برداشت Ùˆ از شاخه اي Ú¯Ùلي دزديد Ùˆ به او هديه کرد؟ در پشت هر بوته اي معتادي چمباتمه زده است. در زير هر پلي بچه اي خياباني بر بستر جوي Ú¯ÙÙ„ آلودي گرسنه Ø®ÙØªÙ‡ است؛ در خيابانها، Ú¯ÙÙ„ ÙØ±ÙˆØ´Ø§Ù† دوره گرد به اميد لقمه اي نان از ماشيني به ماشين ديگر، Ù…ØØªØ±Ù…انه گدايي مي کنند. کجاست Ú¯ÙÙ„ هاي پرپر شده اي Ú©Ù‡ در زندان ها شکنجه شدند؟ کجايند Ú¯Ùلهاي تازه جوانه زده اي Ú©Ù‡ در زير چکمه پاسداران جهل Ùˆ جنايـت به خاک در غلطيدند؟ Ú†Ù‡ ها Ú©Ù‡ بر باغبانها Ù†Ø±ÙØªÙ‡ است! Ú†Ù‡ دردآور است به تماشاي چهره هاي غمزده پدران Ùˆ مادران در گورستانها نشستن Ùˆ سکوت کردن!
گلوله نمي خواهم
نمي خواهم بوي خون Ùˆ باروت ÙØ¶Ø§ÙŠ Ø´Ù‡Ø± را پر کند. نمي خواهم بوي متعÙÙ† تن هاي از هم پاشيده شده در جبهه هاي جنگ به مشامم بخورد. آن Ù„ØØ¸Ù‡ Ú©Ù‡ Ùکر مي کنم بايد Ú©ÙØ´Øª از خودم بيزار مي شوم. ÙŠÚ© آدم را بايد Ú©ÙØ´Øª. مادرش را به عزايش نشاند. قاتل ام؛ در ذهنم قاتل ام. نه! گلوله نمي خواهم، Ú©Ù‡ بر تن کسي بنشانم. پيام آور آزادي ام؛ Ùˆ نه ÙØ±Ø´ØªÙ‡ مرگ. نامم آزادي خواه است. آمده ام Ú©Ù‡ Ø±ÙˆØ Ø¨Ø± تن خسته ÙŠ انسانهاي رنج ديده بدمم. آمده ام تا اميد در چشمان مردم کشورم خانه کند. آمده ام تا لبخند بر لبان مادر ها Ø´Ú©ÙØªÙ‡ شود. آمده ام تا بگويم: جنايت بس است! شکنجه بس است.
نامم مبارز خلق است؛ ØØ±ÙÙ‡ ام ÙØ¯Ø§ Ùˆ مجاهدت.
ايکاش
با قلمي ناتوان سعي کردم Ø§ØØ³Ø§Ø³ مبارزين خلق را بيان کنم. به نظر نگارنده Ùˆ تا آنجايي Ú©Ù‡ مبارزين را شناخته ام، آنها نگرشي به جز آنچه در بالا آمده است ندارند. آزاديخواه اند Ùˆ با روØÙŠ Ù„Ø·ÙŠÙ. بايد اول به اين واقعيت پي ببريم تا تناقضي Ú©Ù‡ آنها روز Ùˆ شب با آن دست در گريبانند را درک کنيم.
آنها با عشق به زيبايي، به زشتي روي آورده اند. Ù…Ø³Ù„Ø Ø´Ø¯Ù‡ اند تا سلاØÙŠ Ø¨Ø± سينه خلق نشانه نرود. آنها سپر ØÙاظتي خلقي در زنجيرند. Ú†Ù‡ زيبا مي بود اگر Ù…Ø³Ù„Ø Ù†Ø¨ÙˆØ¯Ù†Ø¯Ø› Ú©Ù‡ مي توانستند به ديدن پاسداران Ùˆ بسيجي ها Ø±ÙØªÙ‡ Ùˆ به هر کدام ÙŠÚ© شاخه Ú¯ÙÙ„ بدهند Ùˆ بگويند Ú©Ù‡ ظلم، شکنجه Ùˆ استبداد بس است. Ùˆ Ú†Ù‡ زيباتر مي شد، اگر پاسداران جمهوري اسلامي Ø³Ù„Ø§Ø Ø±Ø§ بر زمين مي گذاشتند Ùˆ از ملت ايران پوزش مي خواستند. ÙŠÚ© شاخه Ú¯ÙÙ„ براي هر کدام از آنها. اما آيا اين چنين است؟ نه! آنها Ù…Ø³Ù„Ø Ø§Ù†Ø¯ چون مي خواهند بر مسند قدرت تکيه بزنند. آنها ØØ§Ù…يان Ùˆ Ù…ØØ§Ùظان اهريمن اند. پاسداران شيطان بزرگ اند - بزرگترين دشمن آدم Ùˆ انسانيت. آنها انتخاب کرده اند Ú©Ù‡ دژخيم وار در مقابل ÙŠÚ© ملت بايستند، Ùˆ با اين انتخاب، مبارز خلق را در برابر عملي انجام Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ قرار داده اند. Ú¯ÙÙ„ ها را پژمرده کرده اند، گلستان را کوير کرده اند، چشمه ها را شوره زار کرده اند – مي کنند – پاسدار خميني اند.
Ú¯ÙØªÙ‡ مي شود Ú©Ù‡ مبارز خلق Ú©Ù‡ تن به زشتي قتل داده، آدمهايي خشن، خشونت طلب، تروريست، Ùˆ ضد آزادي اند. مي خواهند جاي ظالم Ùˆ مظلوم را مخدوش کنند. مي خواهند بقبولانند Ú©Ù‡ مي شود Ùقط با کلمه، Ø¨ØØ« Ùˆ منطق، دشمن Ù…Ø³Ù„Ø Ø±Ø§ وادار به عقب نشيني کرد. مي گويند دستاورد اينهمه «کشته» Ú†Ù‡ بوده، Ú†Ù‡ تغيير ÙØ§ØØ´ÙŠ Ø¯Ø± شکلبندي رژيم قاهر داده است؟ مي پرسم، اگر نمي بود، Ú†Ù‡ مي شد؟ با اين همه مبارز جان بر Ú©ÙØŒ با اينهمه ÙØ¯Ø§ Ùˆ ايثار، رژيم تا به اين ØØ¯ جنايت مي کند، اگر مبارزين تن به Ø®ÙØª مي دادند، رژيم Ú†Ù‡ مي کرد؟ مگر نه اينکه اØÙ…دي نژاد نقطه اثبات شکست سکوت Ùˆ مسالمت جويي است؟ مگر براي Ø¯Ø±ÙŠØ§ÙØª شاخه Ú¯ÙÙ„ نبايستي دستي دراز شود. پاسداران Ú©Ù‡ در ÙŠÚ© دست شلاق Ùˆ در دست ديگر اسلØÙ‡ دارند – با کدام دست مي خواهند Ú¯ÙÙ„ را Ø¯Ø±ÙŠØ§ÙØª کنند؟ ايکاش دوم خردادي ها مي توانستند تغييري بنيادي در ساختار Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ رژيم اسلامي ØØ§ØµÙ„ کنند. اما نمي خواستند چنين شود. آنها نيامده بودند Ú©Ù‡ تغييري ØØ§ØµÙ„ شود. ايکاش مي خواستند، مي توانستند. ايکاش آنها هم همچون مبارزان خلق از Ø®Ùلق Ùˆ خوي انساني برخوردار بودند. ايران دوست Ùˆ انساندوست بودند. اما نيستند - مي توانند بشوند - اگر بخواهند. معتقدم Ú©Ù‡ انسان هميشه مي تواند تغيير کند، به سيرت زيباي انساني بازگردد. اما آبشخور ذهني آنها - «هÙÙ„ دهندگان» قلم زن - سد بازگشت شان شده اند.
انديشه ورزان
به گذشته نگاه کنيم. نسل پيش از بهمن 57ØŒ با Ø§ÙØ±Ø§Ø· گرايي Ùˆ خون ريزي Ùˆ جنايت به نام اسلام، آشنا نبود. آيا بخاطر ساختار سياسي زمان بود، شايد. آيا بخاطر کنترل معقول آخوندها بود، شايد. اما نمادين نسل پيش از بهمن 57ØŒ سلطانپور Ùˆ شاملو Ùˆ نعمت ميرزاده Ùˆ مينا اسدي Ùˆ سياوش کسرايي Ùˆ سعيدي سيرجاني Ùˆ ØºÙ„Ø§Ù…ØØ³ÙŠÙ† ساعدي Ùˆ ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯ Ùˆ صمد بهرنگي...بودند؛ Ùˆ ØÙ†ÙŠÙ نژاد Ùˆ اØÙ…د زاده Ùˆ پويان Ùˆ جزني Ùˆ دهقاني Ùˆ گلسرخي Ùˆ دانشيان Ùˆ پاکنژاد Ùˆ شريعتي. ØØ§Ù„ به نسل کنوني بنگريم. ÙØ±Ù‡ÙŠØ®ØªÚ¯Ø§Ù† اين دوره را ارزيابي کنيم. رهنمود دهندگان امروز را بشماريم. آنها کجا Ùˆ اينها کجا! رهنمود دهندگان اين نسل - سروش Ùˆ عبدي Ùˆ ÙØ±Ø® نگهدار Ùˆ نبوي Ùˆ نوري زاده Ùˆ ... Ú©Ù‡ از دامان خميني به دامان خاتمي Ùˆ ØØ§Ù„ Ø±ÙØ³Ù†Ø¬Ø§Ù†ÙŠ Ùˆ شرکا غلطيده اند. به نوشت بازار آنها توجه کنيد. قلم نه در راه آرمان انساني، Ú©Ù‡ براي Ù…Ù†ÙØ¹Øª شخصي مي زنند. Ø¯ÙØ§Ø¹ از ØÙ‚وق بشر، نه بخاطر رهايي بشر Ú©Ù‡ براي بقا Ùˆ ادامه ØÙŠØ§Øª ظالم، مي کنند. اينها مخال٠رهايي اند. بوده اند. هميشه ÙŠÚ© لايه از ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ جامعه توليد کننده انديشه ورزان اپورتونيست است. نان به نرخ روز مي خورند. قلم را به زهر آلوده مي کنند تا دشمن رها شود. اينها رژيم را از ضربه پذيري نجات مي دهند؛ ناجي ظالم اند – ØØªÙŠ Ø§Ú¯Ø± نخواهند. ØØªÙŠ Ø§Ú¯Ø± «نيتي خير» داشته باشند. در هر جامعه Ùˆ مليتي از اين قبيل قلم زنان Ùˆ Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹Ø§Ù† «آزادي» ديده مي شوند. به ÙØ±Ø§Ù†Ø³Ù‡ در دوران اشغال نازي ها توجه کنيم. به آمريکا در دوره جنگهاي استقلال طلبي بنگريم، به تاريخ اسلام در دوره Ù…ØÙ…د توجه کنيم، به ØÙ…له اعراب در دوره ساسانيان، Ùˆ يا ØÙ…له مغول دقيق شويم، هميشه از اين قبيل آدمها وجود داشته اند. ÙØ±Ù‡ÙŠØ®ØªÙ‡ اند، با سوادند، درس خوانده اند، تئوريسين اند، اما نگرش آنها اپورتونيستي است. باور نداريد، به موضع آنها را پس از سرنگوني رژيم جمهوري اسلامي دقت کنيد. ÙŠÚ© شبه مي چرخند، مجيزگوي ØØ§Ú©Ù…ان پيروز مي شوند. زود مرعوب مي شوند، Ø±Ø§ØØª به پول طيّب Ùˆ طاهر کرنش مي کنند.
مبارز يا Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹
من در اين مقطع از تاريخ با ترم «مبارز» مخالÙÙ…. معتقدم Ú©Ù‡ «مبارزان خلق» را بايد Â«Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹Ø§Ù† خلق» ناميد. در اين بخش ØªÙØ§ÙˆØª بين Ù†ØÙˆÙ‡ ÙŠ مبارزه براي آزادي آنگونه Ú©Ù‡ «مرسوم» است Ùˆ آنچه Ú©Ù‡ نگارنده باور دارد بررسي مي شود.
معتقدم Ú©Ù‡ رژيم جنگ Ùˆ مبارزه را بر مردم تØÙ…يل کرده است. معتقدم Ú©Ù‡ بايد به مبارزات اجتماعي براي آزادي، امکان رشد داد. معتقدم Ú©Ù‡ مبارزه براي دموکراسي تنها با مبارزات اجتماعي Ùˆ با شرکت گسترده مردم امکان پذير خواهد بود Ùˆ معتقدم Ú©Ù‡ دموکراسي Ùˆ آزادمنشي در جامعه 70 ميليوني ايران امکان پذير نخواهد بود مگر اينکه مردم تمرين دموکراسي داشته باشند. ØØ±Ù مخال٠را بشنوند، Ùˆ آموخته باشند Ú©Ù‡ ديدگاه مخال٠را تØÙ…Ù„ کنند. به همين خاطر، سرنگوني نظام اسلامي را نه ÙŠÚ© جرقه Ú©Ù‡ در ÙŠÚ© Ù„ØØ¸Ù‡ شعله ور شود،  بلکه ÙŠÚ© پروسه - متشکل از ÙŠÚ© سري مبارزات اجتماعي، ارزيابي مي کنم. اما در عين ØØ§Ù„ØŒ به اين نکته توجه دارم Ú©Ù‡ رژيم قاهر Ùˆ جابر Ùˆ جاني است، Ùˆ تØÙ…Ù„ نگرش مخال٠را ندارد، Ùˆ در آينده، همچون 26 سال گذشته، با مخالÙين به شديدترين Ù†ØÙˆ برخورد خواهد کرد – بعنوان مثال به گردهمايي در Ø¯ÙØ§Ø¹ از اکبر گنجي Ùˆ Ù†ØÙˆÙ‡ ÙŠ برخورد قواي انتظامي دقت کنيد. «مبارز خلق» در اين نقطه است Ú©Ù‡ به Â«Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹ Ù…Ø³Ù„Ø Ø®Ù„Ù‚ » بدل مي شود.  سپرØÙاظتي مردم مي شود. در تظاهرات مردمي نه براي گسترش عمليات خشونت آميز، بلکه براي Ø¯ÙØ§Ø¹ از خواست هاي مردم، Ù…Ø³Ù„ØØ§Ù†Ù‡ شرکت مي کند. برخلا٠برخي Ú©Ù‡ Ùکر مي کنند ØØ¶ÙˆØ± Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹ خلق در تظاهرات مردمي، 30 خرداد ديگري مي Ø¢ÙØ±ÙŠÙ†Ø¯ØŒ معتقدم Ú©Ù‡ رژيم ضعي٠تر از آنست Ú©Ù‡ بتواند کشتار گسترده سال هاي 60 را ادامه دهد. خميني Ù…ÙØ±Ø¯ Ùˆ خامنه اي توان قلع Ùˆ قمع از نوع خميني را ندارد. انتخاب اØÙ…دي نژاد نشانه ضع٠رژين است، Ùˆ دقيقا به همين جهت براي ØÙظ نظام. به همين خاطر، معتقدم Ú©Ù‡ سازمان هاي سياسي-نظامي بايستي به بازوي قدرتمند Â«Ø¯ÙØ§Ø¹ از مبارزات اجتماعي» تبديل شود. مرکز ثقل مبارزه به داخل منتقل مي شود.
تروريست در تقابل با Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹ خلق
توجه آنها Ú©Ù‡ خشونت را سدي براي پيشبرد آرمان ترقيخواهانه مي دانند Ùˆ مبارزين خلق را با تروريست ها همگون مي دانند، به چند ØªÙØ§ÙˆØª ÙØ§ØØ´ بين Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹ خلق Ùˆ پاسدار اسلامي جلب ميکنم.
1- Â«Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹ خلق» در نقش سپر ØÙاظتي مبارزات اجتماعي Ù…Ø³Ù„Ø Ù…ÙŠ شود تا خلق آزاد شود، پاسدار اسلامي براي ادامه ØÙŠØ§Øª رژيم مي Ú©ÙØ´Ø¯
2- Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹ خلق هستي Ùˆ وجودش را ÙØ¯Ø§ÙŠ Ø®Ù„Ù‚ کرده Ùˆ تا آخرين قطره خون براي آرمان آزاديخواهانه مجاهدت مي کند، پاسدار اسلامي مبارز خلق را براي مجاهدت Ùˆ ÙØ¯Ø§ÙŠØ´ به طناب دار مي کشاند
3- Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹ خلق براي ØØ°Ù چتر اختناق Ùˆ رعب Ùˆ ÙˆØØ´ØªØŒ Ùˆ براي آزادي بيان Ùˆ انديشه به اسلØÙ‡ روي آورده است، پاسدار رژيم اسلØÙ‡ بر مي دارد تا مرعوب کند، ÙˆØØ´Øª Ø¢ÙØ±ÙŠÙ†ÙŠ Ú©Ù†Ø¯ØŒ Ùˆ ترور کند.
4- Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹ خلق هميشه آماده است Ú©Ù‡ اسلØÙ‡ را زمين بگذارد، پاسدار رژيم بدون اسلØÙ‡ بي هويت است.
5- مبارز خلق Â«Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹Â» خواست هاي مردم است، پاسدار رژيم با زور اسلØÙ‡ مردم را به موضع ØªØ¯Ø§ÙØ¹ÙŠ Ù…ÙŠ کشاند
6- Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹ خلق هرگز دست به عملياتي نمي زند Ú©Ù‡ باعث شود ØØªÙŠ ÙŠÚ© ÙØ±Ø¯ از مردم عادي آسيب بينند، پاسدار رژيم در اماکن عمومي (سينما رکس، ØØ±Ù… «امام» رضا...) بمب Ù…Ù†ÙØ¬Ø± مي کند، Ùˆ تقصير را به گردن Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹ خلق مي اندازد. خلاصه آنکه، تروريست آن مي کند Ú©Ù‡ در انگلستان Ùˆ آمريکا Ùˆ عراق مي کند. در مقابل، به گذشته نگاه کنيد. سرگذشت مجاهد خلق رضايي Ùˆ ÙØ¯Ø§ÙŠÙŠ Ø®Ù„Ù‚ اميرپرويز پويان را مرور کنيد، آنها کجا Ùˆ اين آزادي ستانان کجا! Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹Ø§Ù† آرمان انساني، ÙØ±Ù‡ÙŠØ®ØªÚ¯Ø§Ù† جان بر Ú©ÙÙŠ Ú©Ù‡ هرگز Ø³Ù„Ø§ØØ´Ø§Ù† رو به خلق نشانه Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ نشد.
اينها نمادين «تقابل» دو پديده اند. ÙŠÚ©ÙŠ Ú¯ÙÙ„ است، ديگري گلوله. ÙŠÚ©ÙŠ مبشر زندگي Ùˆ زيبايي، ديگري Ø¹ÙØ±ÙŠØªÙ‡ مرگ Ùˆ نيستي. «تقابل دو متضاد» در اين نقطه به اوج مي رسد؛ Ùˆ ما را در مقابل تصميم گيري قرار مي دهد - Ø¯ÙØ§Ø¹ از Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹Ø§Ù† خلق؛ يا شب پرستان.
در اينجا شعري زيبا از هادي خرسندي (Ú©Ù‡ در ارتباط با عمليات تروريستي در لندن سروده شده است) Ùˆ من از سايت اصغر آقا عاريه Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ ام تقديم مي کنم.
شب آمد و نازي نيامد .......
براي نادر مزکّا
شب آمد و نازی نیامد.
ØµØ¨Ø Ø¢Ù…Ø¯ Ùˆ نازی نیامد.
نازی کجائی؟
زنگی، صدائی!
- مادر موبایلت را نبردی؟
- نادر خبر داری ز نازی؟
- پس اورژانس ها را بگردیم.
- یک بانوی لاغر ، سبک ، با موی کوتاه.
- اينجا نبود؟ .... آه ...
- آنجا نبود؟ ...... آه ...
- پیدا نشد؟ ...... آه...
اشک جمیله ، سرتاسر راه.
امشب شد و نازی نیامد
ÙØ±Ø¯Ø§ شد Ùˆ نازی نیامد.
دیشب پلیس آمد به خانه
برداشت مقداری نمونه
از Ú©ÙØ´ Ùˆ کی٠و رخت نازی
امروز دکتر با پلیس آمد به خانه
تا از دهان بچه ها SAMPLE بگیرد
شاید که با تطبیق DNA توانست
یک تکه از نازی ØŒ Ùقط یک تکه از او
از لای آن خاکستر خونین بجوید.
نازی مبارز بود از ایران که آمد.
بی دین و با ایمان و صادق.
نازی ÙØ±Ø§Ø±ÛŒ شد ز اسلام
اما در اینجا بمب اسلام
آمد سراغش!
از نازی اکنون،
خاکستری هم دست ما نیست.
ای مرگ بر بمب!
ای مرگ بر اندیشه بمب!
ای ت٠به ریش و ریشه بی اعتقادت
بن لادن و ملاعمر ،
ملاعلی ، ملا تقی ، ملا نقی ؛ یا هرکه هستی.
یا هرکه روزی با یکی زینها نشستی !
(گر ریش داری یا نداری)
Ú¯ÙØªÛŒ نخواهی داد تخÙÛŒÙ
Ú¯ÙØªÛŒ Ú©Ù‡ میجنگی Ùˆ میکوبی سر مار
ای در امان قلعه امنیت خویش
مشغول Ú¯ÙØªØ§Ø±!
بهنازها اما سکیوریتی ندارند.
ای قهرمان نطق های شاخ و شانه
ای جاهل دنیامØÙ„Ù‡
گردن Ú©Ù„ÙØªÛŒ های تو، بمب است بر ما.
میجنگی آری،
میجنگی اما
با قطره قطره خون نازی های عالم
تا آخرین قطره ، مسلم!
به به! پیامت قهرمانیست.
ØØ§Ù„ا زمین گل٠را آماده کردند
یک ضرب٠شستی با سوئینگت
باید نشان دشمنان داد.
میدان Ú¯Ù„ÙØª بی مزاØÙ…ØŒ
امنیتش تأمین و کامل
از چند مایلی گارد مخصوصت نگهبان.
شب آمد و نازی نیامد،
ØµØ¨Ø Ø¢Ù…Ø¯ Ùˆ نازی نیامد.
با زندگی، نادر، Ú†Ù‡ خواهی کرد ÙØ±Ø¯Ø§ØŸ
پایان بده رسم عزا را
رخت سعیدت را اطو کن
شانه بزن زل٠صبا را.
ابزار سرنگوني
پيش شرط سرنگوني «شرکت مردم» در امر براندازي است. پيش شرط شرکت مردم «خواستن» به تغيير بنيادي است. پيش شرط خواستن، «اعتماد به Ù†ÙØ³Â» براي تغيير است. پيش شرط اعتماد به Ù†ÙØ³ØŒ «اعتماد به نيروي رهبري کننده» است. براي جلب اعتماد بايستي «با مردم به زبان مردم» سخن Ú¯ÙØª Ùˆ «در کنار مردم» بود. انقلاب با «کنترل از راه دور» امکان پذير نيست. نمي توان در ÙØ±Ø§Ù†Ø³Ù‡ Ùˆ آلمان Ùˆ آمريکا نشست Ùˆ به مردم Ú¯ÙØª Ú©Ù‡ به پاخيزند. پيام نارساست. ملموس نيست.
مهم نيست Ú©Ù‡ خواهان سرنگوني مسالمت آميز باشيم يا قهرآميز، اگر در کنار مردم نباشيم، راندمان پايين خواهد بود. نمي توان از طريق کانال هاي تلويزيوني در لس آنجلس مردم را شوراند. نمي توان با برگزاري گردهمايي هاي چند Ù‡Ø²Ø§Ø±Ù†ÙØ±Ù‡ در خارج کشور به مردم اميد داد. مثل اين است Ú©Ù‡ به بچه اي گرسنه بگوييم از پشت شيشه رستوران، چلوکباب خوردن مرا تماشا Ú©Ù†. سير Ú©Ù‡ نمي شود، هيچ؛ Ø§ØØ³Ø§Ø³ دوري هم از تو مي کند- اگر Ø§ØØ³Ø§Ø³ ØØ³Ø§Ø¯Øª نکند. بايد تو Ùˆ خودش را در ÙŠÚ© ØØ§Ù„ ببيند، تو را از خودش Ùˆ خودش را مثل تو تصور کند.
سرنگوني بدون «ارتباط مستقيم با رهبران مبارزات اجتماعي» در داخل امکان پذير نخواهد بود. آنها مي توانند نقش «پيک» هاي نيروي رهبري کننده را Ø§ÙŠÙØ§ کنند؛ Ùˆ مي توانند خواست هاي مردم را واقع بينانه رله کنند. سرنگوني در قرن بيست Ùˆ ÙŠÚ©Ù…ØŒ Ùˆ با توجه به تجارب گرانمايه 3 دهه اخير، تنها از کانال «مردم»، Ùˆ همکاري تنگاتنگ با نمايندگان خواست هاي «مردم» امکان پذير است.
بپذيريم Ú©Ù‡ در ميان 70 ميليون جمعيت ايران، قشريون مرتجع زيادند، سوسياليست هاي راديکال هم به همچنين. ملي گرايان Ú©Ù… نيستند، مذهبيون آزاديخواه هم به همچنين. جمهوري خواه، سلطنت طلب - مشروطه Ùˆ مشروعه، Ùˆ خلاصه از هر Ùکر Ùˆ نظر Ùˆ گرايشي Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø± خودش را دارد. برخي به ده هزار Ù†ÙØ± نمي رسند، Ùˆ هواداري از نگرشي ديگر از 10 ميليون هم تجاوز مي کند. تا زماني Ú©Ù‡ نيروي برانداز نتواند اين نمايندگان را به خود وصل کند Ùˆ در ÙŠÚ© ارتباط دوطرÙÙ‡ ارگانيک تبادل خط مشي کند، سرنگوني امکان پذير نخواهد بود، ØØªÙŠ Ø¨Ù‡ زور اسلØÙ‡ Ùˆ با ايثار خون بهترين عناصر مبارز Ùˆ مجاهد. هيچ موقع ÙØ±Ø§Ù…وش نکنيم Ú©Ù‡ اسلØÙ‡ تنها ÙŠÚ© ابزار است، Ùˆ راهگشاي رهايي، در بستر «همبستگي ملي» ØŒ در راستاي جايگزين کردن استبداد مذهبي با نظامي سکولار Ùˆ دموکراتيک.
تقابل دو متضاد
با اØÙ…دي نژاد Ú†Ù‡ بايد کرد؟
در بخش پاياني اين سري از نوشتار به Ù…Ø¨ØØ« اولي Ú©Ù‡ پيش از انتخاب اØÙ…دي نژاد بعنوان رييس قوه مجريه جمهوري اسلامي انگشت گذاشته بودم، باز مي گرديم.
علي ناظر – 21 تير 1384 - ديدگاه