در خبر ها آمده Ú©Ù‡ سيمين بهبهاني در کنار ديگر معترضين، همصدا آزادي زنداني سياسي را خواهان شده است. Ùˆ در اين مورد شعري سروده (Ø¨Ø±Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ از راديو ÙØ±Ø¯Ø§ - باز تکثير در سايت ديدگاه) :
چگونه با دشمنت به دوستی تا کنم / تو رخت زندان تنت و من تماشا کنم؟
تو رخت زندان تنت Ùˆ من بمانم خموش. قسم به زن، نازنم اگر Ù…ØØ§Ø¨Ø§ کنم.
اگر Ú†Ù‡ تلخ است ØÙ‚ØŒ نمی توانم Ù†Ù‡ÙØª / زبان از آن بایدم Ú©Ù‡ آشکارا کنم.
زبان سرخ مرا غم سر سبز نیست / به پای ØÙ‚ Ù…ÛŒ روم، ز سر Ú†Ù‡ پروا کنم.
ببین دل تنگ من، خدای خوبم بگو / که با کدامین دعا دست بالا کنم؟
ز نور، یک آی بد که با گل روشنی، به شام زندانیان دریچه ای وا کنم.
گروه دور از خدا مدار جهل اند Ùˆ ظلم / خدای من، Ú©Ø§ÙØ±Ù… اگر مدارا کنم
هزار یوس٠ببین به بند اینان اسیر / نه موجب لعنتی است که بر زلیخا کنم
نه وارث تهمتی که گرگ را بسته اند / بگو که از این گناه چرا مبرا کنم؟
ببین Ú©Ù‡ با بندیان، برادران زمان / Ú†Ù‡ کرده اند از ستم، چگونه ØØ§Ø´Ø§ کنم؟
به ØÚ©Ù… دیوان بلخ، Ú†Ù‡ نارواها رواست / نقیض اØÚ©Ø§Ù…شان بیار، امضا کنم
بي Ø´Ú© Ø¯ÙØ§Ø¹ از زنداني سياسي، خواه اسمش اکبر گنجي باشد يا Ø²Ø±Ø§ÙØ´Ø§Ù† يا باطبي Ùˆ يا ... کاريست Ú©Ù‡ بايد مورد ارج قرار بگيرد.
سوالي که به ذهن من خطور کرده اين است که وقتي صدتا صدتا مجاهد و مبارز را اعدام ميکردند، «نازن» ها چه کساني بودند؟ چه کساني مي دانستند که دختران مورد تجاوز قرار مي گيرند، اما «نازني» مي کردند و سکوت؟ مگر ايران بزرگترين زندان نيست؟ چرا سکوت کردند و مي کنند؟
آيا اگر بجاي Ø²Ø±Ø§ÙØ´Ø§Ù† (Ú©Ù‡ بايد براي آزادي اش بي چون Ùˆ چرا تلاش کرد)ØŒ مثلا اشر٠دهقاني، مسعود رجوي، Ùˆ يا ÙŠÚ© مبارز معتقد به مبارزه قهرآميز بود، باز هم همين تجمع تشکيل Ùˆ همين اشعار خوانده مي شد؟ آيا باز هم «نازن» بودند اگر «بادشمن به دوستي تا مي کردند»؟
چرا Ø¯ÙØ§Ø¹ از ØÙ‚ Ùˆ ØÙ‚وق انساني هميشه از دريچه خودبيني Ùˆ خودپسندي Ùˆ Ù…Ù†ÙØ¹Øª طلبي گروهي مي گذرد؟
چرا Ø¯ÙØ§Ø¹ از ØÙ‚وق بشر ÙØ±Ø§Ø³Ø§Ø²Ù…اني نيست؟
چرا بايد ÙØ±Ù‡ÙŠØ®ØªÚ¯Ø§Ù† هم با «کلمه» بازي کنند؟
22 خرداد 1384