گاهي اوقات موقع نوشتن گير مي کنم Ú©Ù‡ از کجا شروع کنم، به کدام معضل Ú©Ù‡ Ùکرم را مشغول کرده بپردازم، از کدام غمم بگويم.
دوباره شامورتي بازي انتخاباتي رژيم شروع شده، Ùˆ در ØØ§Ù„ÙŠÚ©Ù‡ ØØªÙŠ Ø®ÙˆØ¯ÙŠ هاي رژيم هم در تکاپو هستند تا اين نمايش را ØªØØ±ÙŠÙ… کنند، خبر مي رسد Ú©Ù‡ ÙØ±Ø کريمي در ÙØ±ÙˆÚ¯Ø§Ù‡ تهران دستگير Ùˆ بازجويي مي شود. يعني درست همان موقع Ú©Ù‡ همه دارند مي گويند در ايران دموکراسي Ùˆ آزادي نيست Ùˆ بايد به اين خودگول زنک انتخاباتي بي Ù…ØÙ„ÙŠ کرد، ÙØ±Ø کريمي با پاسپورت ايراني به داخل Ø³ÙØ± مي کند، هيچ چيزش هم نمي شود، به جز وقتي Ú©Ù‡ مي خواهد خارج شود. خانمي Ú©Ù‡ براي طرداين نظام مستبد خانه Ùˆ کاشانه را رها کرده بود Ùˆ سالها تن به زندگي در غربت داده است، پس از اين واقعه در ÙŠÚ© Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ در هلند شرکت مي کند Ùˆ اعلام مي کند Ú©Ù‡ اين رژيم هم خطرناک است Ùˆ هم نيست.
اينجا ØµØØ¨Øª از ÙØ±Ø کريمي نيست، چرا Ú©Ù‡ عضو ØØ²Ø¨ÙŠ Ø±Ø§Ø³Øª بودن، Ùˆ در مراØÙ„ مختل٠به خاتمي اميد داشتن، Ùˆ بارها به ايران Ø³ÙØ± کردن، Ùˆ در تکاپوي زدن تلويزيوني آنچناني بودن، همه Ùˆ همه ÙŠ اينها بازگو کننده ÙŠ موقعيت ايشان Ùˆ رابطه ذهني ايشان با جمهوري اسلامي است. ØªÙˆØ¶ÙŠØ Ø¨ÙŠØ´ØªØ± هم لازم نيست.
آنچه که مرا گيج مي کند، نقش ما خارجه نشينان است.
شکل مبارزه ماست. نگرش مان به مردم و جايگاه آنهاست.
ديروز رÙيقي در ÙŠÚ© مکالمه تلÙني، از سر خشم، مي Ú¯ÙØªØŒ اگر مردم در اين انتخابات کذايي شرکت کردند، چي؟ آنموقع بهانه ما چيست؟ تا ØØ§Ù„ا مي Ú¯ÙØªÙŠÙ… Ú©Ù‡ مردم گول خاتمي را خورده اند، اين Ø¯ÙØ¹Ù‡ چي؟ اين Ø¯ÙØ¹Ù‡ Ú©Ù‡ چشم Ùˆ گوششان باز شده، اين Ø¯ÙØ¹Ù‡ Ú©Ù‡ ديده اند Ùˆ شنيده اند Ùˆ با پوست شان سرکوب 18 تير Ùˆ 20 خرداد را ØØ³ کرده اند. اينبار بهانه مردم Ú†Ù‡ خواهد بود؟ بايد به اين مردم Ø´Ú© کرد. از اين بدتر، بهانه اپوزيسيون Ú†Ù‡ خواهد بود؟ مگر نه اينکه در تئوري هايشان مي گويند Ú©Ù‡ عنصر مبارز بايد در چنين شرايط Ø®Ùقان Ùˆ Ùقر Ùˆ تنگدستي اي رشد کند Ùˆ بارز شود؟ پس کو؟ چرا ديگر مثل اØÙ…دزاده Ùˆ اميرپرويز پويان Ùˆ جزني Ùˆ ØÙ†ÙŠÙ نژاد از بطن جامعه Ø´Ú©ÙˆÙØ§ نمي شوند؟ او ادامه مي داد... به مردم بد مي Ú¯ÙØª. به اپوزيسيون هم همينطور. عصباني بود. Ùˆ من در Ùکر.
نمي توانم پيش گويي کنم Ú©Ù‡ چند در صد از مردم در اين نمايش شرکت خواهند کرد، اما مي دانم Ú©Ù‡ به اين خيمه شب بازي «انتخابات» نمي گويند. انتخابات يعني بتوان به کسي Ú©Ù‡ مي تواند آزادانه راي بگيرد، راي داد. ØØ§Ù„ آنکه، نه راي دادن مردم (با هر درصدي) بنا به موازين دموکراسي است، Ùˆ نه کانديدا ها به راستي نامزد انتخاباتي مردم هستند. اگر ما به اين امر پي ببريم ديگر درصد شرکت کننده نبايد ما را آزار دهد. آنچه Ú©Ù‡ آزار دهنده است، تغيير روش مبارزاتي اپوزيسيون است. آنچه Ú©Ù‡ باعث گيجي مردم مي شود، Ø³ÙØ± هاي Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ÙŠ Ú†ÙˆÙ† ÙØ±Ø کريمي به ايران است. لاس زدن با مهاجراني هاست. آنچه Ú©Ù‡ مردم را گيج مي کند Ùˆ باعث مي شود ÙŠÚ© روز در صندوق خاتمي راي بريزند Ùˆ امروز در صندوق پاسدار Ù‚Ø§Ù„ÙŠØ¨Ø§ÙØŒ شعار Â«Ø±ÙØ±Ø§Ù†Ø¯ÙˆÙ… Ø±ÙØ±Ø§Ù†Ø¯ÙˆÙ… اين است شعار مردم» است، Ú©Ù‡ اپوزيسيون راديکال علمدارش بود. اØÙ…د زاده Ùˆ پويان Ùˆ جزني Ùˆ ØÙ†ÙŠÙ نژاد کسي را گيج نکرده بودند. ستارگاني بودند Ú©Ù‡ هنوز مي درخشند. ÙŠÚ© روز مانند ÙØ¯Ø§ÙŠÙŠØ§Ù† اکثريت ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù† خلق را لو نمي دادند، Ùˆ يا مثل Ùلان مصدقي امضاي خود را در کنار سازگارا نمي نشاندند. علتي Ú©Ù‡ آنها هميشه در خاطره ها زنده مي مانند، استواري شان است. سربلند بودند، سربلند Ø±ÙØªÙ†Ø¯ØŒ Ùˆ هميشه سربلند خواهند ماند.
به خود بنگريم. عيب را در مردم نبينيم. ماييم Ú©Ù‡ مقصريم. ماييم Ú©Ù‡ مردم را هر روز مثل توپ به گوشه اي از زمين سياست شوت مي کنيم. آنها را به بازي Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ ايم. مردم در اين 26 سال بار ها به پا خاسته اند. اما ما به بيراهه کشانده ايم شان. تنهايشان گذاشته ايم. بازماندگان 18 تير کجايند؟ چند Ù†ÙØ± از ما براي رهايي ØØ¬Øª زماني از طناب دار ÙØ¹Ø§Ù„ شديم؟ اين Ú©Ù‡ مجاهد است، آن ÙŠÚ©ÙŠ Ú©Ù‡ اقليتي است. اين Ú©Ù‡ ØØ²Ø¨ مردمي است، آن هم Ú©Ù‡ سربداراني است. Ø¯ÙØ§Ø¹ از ØÙ‚وق بشر را ÙØ¯Ø§ÙŠ Ø¯Ø±Ú¯ÙŠØ±ÙŠ هاي قبيله اي کرده ايم. مردم تماشاگرند. مي بينند. مي بينند Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ مي گذرد. کارکرد ما از آنها سلب اعتماد مي کند. آري مردم چشم Ùˆ گوششان باز شده، رژيم را شناخته اند، اما به همان نسبت هم ما را شناخته اند. همان طور Ú©Ù‡ رژيم پاسخگوي آنها نيست، اپوزيسيوني Ú©Ù‡ درگير دعواهاي بي Ù…ØØªÙˆØ§Ø³ØªØŒ هم پاسخگوي خواست هاي او نيست.
وقتي مردم کارکرد شيرين عبادي Ùˆ ÙØ±Ø کريمي را مقايسه مي کنند، ÙŠÚ© پديده همسو مي بينند. وقتي ما به ديگران، بدون ارائه هيچ مدرک Ùˆ سندي، Ùقط صر٠اينکه با ما مخال٠اند، برچسب رژيمي Ùˆ اطلاعاتي مي زنيم، بي Ø´Ú© نبايد انتظار داشته باشيم Ú©Ù‡ مردم ما را پيام آور دموکراسي ارزيابي کنند. بالاخره يا مي گوييم Ú©Ù‡ مردم مي Ùهمند، يا اينکه به اين باور رسيده ايم Ú©Ù‡ آنها خنگ Ùˆ خرند. اگر مي Ùهمند، پس عيوب ما را هم مي بينند. اگر هم Ú©Ù‡ 70 ميليون يابو در کشور در ØØ§Ù„ چريدن هستند Ú©Ù‡ به اين راي داده اند يا به ديگري نبايد Ù…Ø·Ø±Ø Ø¨Ø§Ø´Ø¯.
من Ùکر مي کنم Ú©Ù‡ مردم خيلي خوب مي Ùهمند، خيلي خوب ما را شناخته اند، خيلي خوب به دروغ هايمان پي برده اند، خيلي خوب ØØ±Ù هاي قشنگ ولي تو خاليمان را Ù…ØÚ© مي زنند. واقعا Ú©Ù‡ بايد به اين خلق تعظيم کرد. آنروز Ú©Ù‡ اپوزيسيون استوار بود، مردم در کنارشان بهترين Ùˆ رشيدترين ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù†Ø´ را ÙØ¯Ø§ کرد. امروز Ú©Ù‡ از بي برنامگي سر به ديواري مي زند، مردم هم برايشان پشيزي خرج نمي کنند. باور نداريد به سير نزولي جايگاه رضا پهلوي، از زماني Ú©Ù‡ هم امضا با سازگارا شد، توجه کنيد؛ ØØªÙ…ا درجه ÙŠ شعور مردم برايمان روشن مي شود.
هيچ موقع ÙØ±Ø§Ù…وش نکنيم Ú©Ù‡ اين ما بوديم Ú©Ù‡ از ايران ÙØ±Ø§Ø± کرده ايم Ùˆ به اين نقطه امن پناه آورده ايم. مردم ايستاده اند. گرسنه شدند اما ماندند، معتاد شدند اما ماندند، دخترانشان را پر پر شده ديدند، اما مانده اند. از طر٠ديگر، ما ÙØ±Ø§Ø± کرديم. جرأت ماندن نداشتيم. جرأت معتاد شدن نداشتيم. جرأت روسپيگري نداشتيم. پر مدعاي پر گوي طلبکار Ú©Ù… کاريم.
به مردم ايراد نگيريم. عيب از ماست. از من است.
علي ناظر – 12 مه 2005 - ديدگاه