حدود دوسال پیش (دسامبر 2011) در نامه ای سرگشاده که کپی آن به «نماینده ساکنان اشرف، مارتین کوبلر، ژان دورویت، و هوشیار زیباری» هم ارسال شد امضا کنندگان و یاران دیدگاه پیشنهاد کرده بودند
« در عین حال، ما بر این باوریم که هنوز زمان برای حل صلح آمیز این مشکل وجود دارد. یک و یا مجموعه ای مشابه از راهکارهای پیشنهادی زیر، می تواند به تنش زدایی از این بحران یاری برساند:
- استقرار کلاه آبی ها (و یا استخدام شرکتهای حفاظتی خصوصی) در اشرف تا پایان مهلت ضرب الاجل؛
- تعیین زمانبندی مشخص و تضمین شده از سوی کمیساریای پناهندگی، اعلان سهمیه از سوی کشورهای میزبان، تمدید ضرب الاجل از سوی عراق، و پذیرش این تعهدات از سوی ساکنان اشرف؛
- استقرار نیروهای کلاه آبی (و یا استخدام شرکتهای حفاظتی خصوصی) در اشرف، تا پایان پروسه بازاسکان پناهجویان در کشور ثالث؛
- سپردن یکی از پایگاه های تخلیه شده توسط نیروهای آمریکا به کلاه آبی ها (و یا استخدام شرکتهای حفاظتی خصوصی)، و سپس انتقال کلیه ساکنان از اشرف به آن پایگاه؛
- انتقال موقت تمامی ساکنان به نزدیکترین کشور ثالث و امن، و تکمیل مراحل قانونی و حقوقی در آن کشور.»
همزمان در نوشتار «آب پاک» با بررسی راهکارها، مشخص کرده بودم که "راه حل چهارم که شخصا با آن موافقم مجموعه ایست از این راهکارها؛ «تعیین زمانبندی مشخص و تضمین شده از سوی کمیساریای پناهندگی، اعلان سهمیه از سوی کشورهای میزبان، تمدید ضرب الاجل از سوی عراق، و پذیرش این تعهدات از سوی ساکنان اشرف»."
از آن زمان تاکنون اشرف و لیبرتی بارها مورد هجوم قداره بندان رژیم، و وعده های فریبنده از سوی دیپلمات های جهانخواران، قرارگرفته اند. نتیجه همیشه به یکجا ختم می شده است؛ قتل و کشتار پناهجویان ساکن اشرف و لیبرتی. (حمله به لیبرتی با 20 موشک)، و یا (جنایت در روز روشن).
برخلاف برخی از منتقدین دلسوز مجاهدین، بر این باور نیستم که حتی اگر مجاهدین هم بخواهند از عراق بیرون بیایند، جهانخواران می خواهند آنها جان سالم به در ببرند. به همین خاطر دوسال پیش، برای خروج از اشرف، پیشنهاد داده شده بود « تعیین زمانبندی مشخص و تضمین شده از سوی کمیساریای پناهندگی، اعلان سهمیه از سوی کشورهای میزبان». به نظر من، فشار آوردن روی مجاهدین که «آی بدو»، «زودتر از آن جهنم بیا بیرون» نه تنها حل کننده مشکل نیست، بلکه مدفون کردن مشکل اصلی است. این درست است که آنها اشرف را «کانون استراتژیک...» می دانند (که من با آن مخالفم. من کلا با ارتش آزادیبخش مخالفم که بارها در اینباره نوشته ام، و موضوع اصلی در این نوشتار نیست)، ولی آنچه مجاهدین می خواهند و یا می توانند بکنند، فقط یک طرف سکه است. طرف دیگر، که وزن بیشتری دارد، زور زورمداران و گردن کلفت های محل است. زور (و یا ساده انگارانه در بی توجهی) آنهایی است که باید سهمیه بندی کنند. آنهایی که باید مشخص کنند این پناهجویان ساکن در لیبرتی در چه روز و ماه و سال می توانند از این «جهنم» رهایی پیدا کنند. و از آنجایی که هیچکس هیچ تعهد قابل قبولی به کسی نداده، کوبیدن منتقدین مجاهدین بر طبل «رهبری اشتباه می کند»، و یا «رهبری مسوول است» و امثالهم، دردی را دوا نمی کند.
می خواهم توجه را به سخنان برخی از وکلای مجلس عوام بریتانیا (چهارشنبه که گذشته – پرسش از نخست وزیر) جلب کنم. این مدافعان دموکراسی در عرض کمتر از نیم ساعت مرتبا از دیوید کمرون می پرسیدند چرا با رژیم ایران وارد مذاکره نمی شود؟ چرا سفارت را دوباره راه اندازی نمی کند؟ آیا در ملل متحد ملاقاتی با حسن روحانی خواهد داشت؟ و... با توجه به همین نمونه ساده، می خواهم از خودمان بپرسیم که حتی اگر آقای مسعود رجوی، درب «اشرف کانون استراتژیک...» را گل بگیرد، اگر آقای مسعود رجوی (بر فرض) در بلندگو داد بزند که اصولا تمام خط و استراتژی ایشان غلط بوده، به جز اینکه برخی از منتقدین مجاهدین خشنود می شوند، به راستی آیا وکلای مجلس عوام بریتانیا برای ساکنین لیبرتی سهمیه تعیین می کنند؟ آیا این خدایان مماشات و فریب، حاضرند تمام تخم مرغ های دیپلماتیک و سیاسی خود را یکجا در سبدی بگذارند که حسن روحانی با یک لگد خواهد شکست؟ آیا حاضرند مذاکرات بر سر سوریه را فدای 3000 تا آدم بکنند؟
می شود گفت که اگر 10 سال پیش بیرون آمده بودند اینطوری نمی شد. این درست. ولی نگاه به گذشته با در دست داشتن اطلاعات امروز، کار سختی نیست. می توان گفت که مسعود رجوی «رهبر» است و می بایست تمام این مسائل را در نظر می گرفت. در عالم تئوری و دنیای اندیشه ورزی، من با این نکته موافقم، اما در صحنه عمل، حتی «رهبر» هم اشتباه می کند. مسائل را درست بررسی نمی کند. اشتباه محاسبه دارد. می توان گفت که اگر اشتباه کرده، بیاید از کرده خود پوزش بخواهد. برای من، پوزش رجوی مهم نیست. قبل از رجوی و مجاهدین خیلی های دیگر باید پوزش بخواهند. پوزش که کشتار 67 را دیدند و چیزی نگفتند. پوزش که کشتار و اسیر گیری های سالهای 60 را دیدند و چیزی نگفتند. شکنجه و جنایات را دیدند و جیزی نگفتند. و امروز هم پوزش نمی خواهند. برای من، پیدا کردن راه حل برای تضمین امنیت جان ساکنین لیبرتی و انتقال بازماندگان در اشرف مهم است. در این مقطع مشخص، یک نکته مهم است،تضمین امنیت ساکنین اشرف و لیبرتی. همه حرفها را می شود پس از عملی شدن این تضمین زد و تمام انتقادات را روی کاغذ آورد، اما امروز، باید روز همبستگی برای تضمین امنیت ساکنین باشد.
خلاصه بنویسم. مجاهدین خیلی عیب و ایراد دارند، اما مقصر کشتاری که در اشرف رخ داد رژیم است. مجاهدین خیلی عیب و ایراد دارند، اما مقصر عدم تعیین سهمیه «کله شقی و یک دندگی» رجوی نیست، بلکه مماشاتگران جهانخوار است. مجاهدین خیلی عیب و ایراد دارند، اما کشتار در اشرف قسمتی از یک استراتژی کلان است، و اگر لازمه این استراتژی کلان قربانی کردن تمام پناهجویان ساکن لیبرتی باشد، جهانخواران مماشاتگر قتلعام ساکنین لیبرتی را عملی خواهند کرد، و کاری هم ندارند رجوی چه می گوید و چه می کند، و یا منتقدین مجاهدین تا به چه حد حق دارند یا ندارند. برخلاف بسیاری، من انتظار معجزه از مجاهدین و رهبری آن ندارم، و دچار این ذهنیت هم نشده ام که تیغ مجاهدین خوب می بُرّد، و هرکاری که بخواهند بکنند می توانند بکنند. در استراتژی کلان و در برابر جهانخواران، مجاهدین همانقدر ناتوانند که من و تو و او، فقط به روی مبارکشان نمی آورند. ایراد به اخلاق و رفتار مجاهدین یک امریست، ایراد به حل مشکلات در سطح فراکلان از سوی مجاهدین امر دیگریست.
مهم نیست که من و شما موافقیم یا نه، آنها رفته اند که بجنگند. حال اوضاع چرخیده و بر وفق مراد نیست. این از رزمنده بودن آنها نمی کاهد. برای درک مجاهدین، درک موقعیت مجاهدین، این نکته نباید فراموش شود که آنها رزمنده هستند، حتی اگر خلع سلاح شده باشند. مجاهد هستند و نمی توانند تن به هر ذلتی بدهند. باید آنها را درک کرد، و سپس به آنها انتقاد کرد. وگرنه هرکسی می داند که قتل عام وحشیانه ساکنین اشرف هر انسانی را متأثر می کند، چه برسد به دوستان و یاران پیشین آن جانباختگان. آنچه امروز بر مجاهدین می گذرد نتیجه استراتژی کلانی است که 10 سال پیش مدون شده است.
« پتانسيل ضربه پذيري نيروهاي نظامي-سياسي اپوزيسيون رژيم افزايش خواهد يافت. رژيم از فرصت استفاده کرده و کليه مخالفان خود را مورد حمله قرار خواهد داد»
« اگر جهانخواران بتوانند با ارائه نردباني رژيم را از بن بست موجود نجات داده [10] (28 بهمن 1385 – آفتاب) [11] (29 بهمن 1385 - بازتاب) تا رژيم بتواند در دقيقه 90 جام زهر را سر کشيده و با حداقل هزينه به بقاي خود ادامه دهد، هم رژيم خرسند خواهد شد و هم جهانخواران. به نظر من رژيم به دنبال آن نردبان است. البته اگر امنيت و بقاي رژيم تضمين شود. اروپا خواهان اين تضمين است و آمريکا را در آن مسير لنگان لنگان هُل مي دهند [12] (28 بهمن 1385 – آفتاب).»
« به نظر من و در کوتاه سخن، اولين قرباني هر کدام از اين سناريوها، رفقاي مقيم اشرف خواهند بود. اگر حملهء نظامي شود، دشمنان آنها در داخل خاک عراق بهترين فرصت براي وارد کردن کاري ترين ضربه را خواهند داشت. کنوانسيون 4 ژنو هم بي معني خواهد بود. اگر تعرض هوايي صورت بگيرد، مجاهدين از لحاظ سياسي و با توجه به مواضع کنوني آنها در قبال جنگ، ديگر نمي توانند مهمان آمريکا بمانند وقتي آمريکا کشورشان را منهدم مي کند. مجاهدين مجبور به موضعگيري شده و يا مجبور به ترک خاک عراق به سوي خاک وطن و يا خاک اروپا خواهند شد. اگر به سوي وطن حرکت کنند، مجبور به درگيري نظامي با عناصر فوق الذکر خواهند شد. اگر آمريکا و رژيم به توافق برسند، يکي از ژتون هايي که آمريکا حاضر به باختن است شهر اشرف است. به هر حال من براي جان آنها نگرانم. اين نگراني به اين منظور نيست که دم و دستگاهشان را همين امروز جمع کنند و بيايند اروپا. اصلا. قاعده بازي اين است که اگر لازم نيست بودن خود در اشرف را هزينه کنند، نبايد پيشقدم شده و امروز که هنوز تمام جوانب امر روشن نيست ترک اشرف کنند. پيشنهاد من، در صورت لزوم، ترک اشرف به سوي اروپا، بجاي ورود به خاک وطن است. آنها از اروپا خيلي بيشتر و سنجيده تر مي توانند خيزش هاي مردمي را سازماندهي کنند تا اينکه با دادن تلفات زياد و در تيم هاي کوچک در سطح کشور گسترده شوند.»
به نظر من، در یک تصویر کلان، مشکل مجاهدین نیستند (حتی اگر با آنها خیلی اختلاف داشته باشیم)، مشکل جهانخواران و استراتژی کلان است (تغییر ماهیت جنگ طلبی). سوال اصلی این نیست که مجاهدین می خواهند به آلبانی بروند یا نه؟ سوال اصلی اینست که بقیه کشورها چندنفر سهمیه تعیین کرده اند، و اگر پاسخ «صفر» است، سوال این می شود که چرا؟ و دیگر اینکه، حال که این جنایت رخ داده، چرا کشورهای مدافع دموکراسی سهمیه تعیین نمی کنند؟ آن سیاستمداران «شریف» آمریکایی و اروپایی کجا هستند؟ چرا نتوانستند در عرض 2 سال اخیر سهمیه کشور متبوعشان را مشخص کنند؟ و اگر پاسخ اینست که آنها خط دهنده نیستند، توانایی آنها محدود است، سعی خودشان را می کنند، و خلاصه اگر می خواهیم آب طهارت روی سر آنها بریزیم، بیخودی وقت خود را به این سوال تلف نکنیم که چرا مجاهدین از عراق خارج نمی شوند، چرا که توانایی مجاهدین در تعیین تکلیف موقعیتشان خیلی کمتر از این حضرات «شریف» است. مجاهدین نمی توانند معجزه کنند.
خواست باید مشخص باشد. اول، تعیین سهمیه. خروج از عراق دوم.
اگر سهمیه ها برای همین 3000 نفر در لیبرتی تعیین شد، به معنی واقعی و علنا تعیین شدند. به معنی واقعی و مشخصا تعیین شدند (مثلا رسما گفتند آلمان دوتا، انگلستان 5 تا، آلبانی 300 تا، و.... که مجموعا بشود 3000 تا و تاریخ حرکت همه همزمان، و امنیت انتقال هم تضمین شده باشد) اما بازهم مجاهدین سر باز زدند، آنوقت می شود از مجاهدین پرسید مشکل بر سر چیست؟
اما در وهله اول باید به یک سوال پاسخ داد. چرا پس از این مدت طولانی، کشورهای «دموکرات» سهمیه تعیین نکرده اند؟
امروز و با توجه به کشتار هفته پیش در اشرف، دو نکته باید مورد توجه خاص قرار بگیرد.
اول امنیت ساکنین اشرف و لیبرتی. امنیت انتقال از اشرف به لیبرتی. امنیت انتقال از لیبرتی به کشور ثالث. در اینجا تأکید من روی «امنیت برای تک تک ساکنین» است.
دوم. زد و بندهای بین المللی. سیاست بازی مماشاتگران. به گروگان گرفتن 3000 انسان برای پیشبرد اهداف توسعه طلبانه در منطقه است.
بدون در نظر گرفتن این دو مورد، صحبت از انتقال، ایراد گرفتن به مجاهدین در این مورد مشخص، و یا هر ایراد و خواست دیگری در این زمینه، حتی اگر موجه و بجا باشد، عملا، و در بهترین شق، بار ذهنیتگرایی ، و در بدترین حالت، طعم ضدیت دارد.
شاید بد نباشد به چند موضعگیری پس از کشتار اخیر در اشرف، که در زیر آمده توجه و دقت کنیم.
به ریز جملات خانم رجوی توجه کنیم تا دچار کج فهمی نشویم.
علی ناظر
16 شهریور 1392
سایت بحران
پاسخ رئيس جمهور برگزيده مقاومت ايران به معاون وزير خارجه آمريکا در امور خاورنزديک - ۷سپتامبر ۲۰۱۳ (۱۶شهريور۹۲)
سرکار خانم بت جونز 7:57:48 AM 1392/6/16
من نامه شما و پيام وزير جان کری را دريافت کردم و از زحمات شما و ايشان و اشتياقتان برای حفظ جانها در اشرف بسيار سپاسگزارم. من نهايت تلاشم را برای هدف مشترکمان به عمل می آورم. لطفاً سفارش کنيد که يک مسئول از سفارت آمريکا با آقای جرجی باستين در اسرع وقت به ليبرتی بروند و با رهبری کمپ و نماينده ساکنان و مشاوران حقوقی در مورد ترتيبات اجرايی گفتگو کنند.
اما من قبل از هر چيز می خواهم توجه شما را به اجرای هرچه سريعتر نيازهای مبرم امنيتی برای انتقال ساکنان اشرف به ليبرتی جلب کنم. به خصوص که می دانيد با توجه به وضعيت سوريه رژيم ايران به محض انتقال ساکنان اشرف به ليبرتی بر روی ادامه حملات به کمپ ليبرتی و ساکنان بی دفاع آن متمرکز می شود. در اين رابطه مهمترين نکته برگرداندن 17500تی وال 4متری و انتقال تجهيزات مبرم پزشکی از اشرف به ليبرتی و کلاه خودها و جليقه های حفاظتی برای 3هزار نفر ساکنان است. من توجه شما را جلب می کنم که آزمايش جديت دولت عراق در حفظ جانها مقدمتاً موکول به اجرای اين امر است که اگر موافق باشيد من ترجيح می دهم همين فردا قبل از انتقال بقيه ساکنان اشرف به ليبرتی به هزينه ما انجام شود. پس از اجرای اين اقدامات کليه ساکنان اشرف به ليبرتی خواهند رفت. آنها با خود متعلقات شخصی اشان از جمله اسناد داراييهای منقول و غيرمنقول اشرف، کتابها و کامپيوترها و پول و تجهيزات حفاظت شخصی و وسايل پزشکی و کليه تجهيزات ارتباطی خود را خواهند برد. بقيه درخواستهای مبرم ما که اميدوارم شما به کمک سفارت و سازمان ملل همزمان برای اجرای آنها تلاش کنيد به شرح زير است: 1ـ ترتيب دادن آزادی فوری 7گروگان 2ـ مستقر کردن يک واحد کلاه آبی و حضور تيم ناظران آمريکا در داخل کمپ ليبرتی در هفت روز هفته و 24ساعت شبانه روز
3ـ تأمين الزامات مبرم حفاظتی در ليبرتی توسط دولت عراق شامل نيازمنديهای مبرم برای دوجداره کردن سقف بنگالها طبق ليست نيازمنديها در 18ژوئن 2013 پس از سومين حمله موشکی که ليست آن ضميمه است. شامل برگرداند تی والها، برگرداندن 150جان پناه دو در دو متر سيمانی باقيمانده از تعهد نخستين حمله موشکی در فوريه 2013، حق سازندگی در ليبرتی و کيسه های شن به تعداد کافی و مورد نياز ساکنان.
4ـ ما هم چنان که شما در نامه اتان نوشته ايد با ترتيبات فروش اموال منقول و غيرمنقول در اشرف موافقيم اما خواهشمنديم تحت نظارت سناتور توريسلی به عنوان نماينده قانونی ساکنان انجام شود. علاوه بر اين ما می خواهيم ليست داراييها توسط دولت عراق و آمريکا و سازمان ملل و سناتور توريسلی امضا شوند. دولت عراق نبايد از امروز برای فروش اموال منقول به تجار و خريداران عراقی محدوديت ايجاد کند. زيرا ساکنان به پول آن برای هزينه های ليبرتی و بازاسکان نياز دارند.
5- ترتيبات اجرايی گردآوری اموال منقول در اشرف در يک مکان کوچک برای فروش بايد در محل با گفتگو بين نماينده دولت عراق و نماينده ساکنان مورد توافق قرار گيرد. اما ساکنان اقلام و نيازمنديهای باقيمانده از ستونهای پنج و شش وهفت وهشت را با خود به ليبرتی خواهند برد. شامل 17تراگ، مايملک شخصی، پنج ژنراتور برق، 12 تانکر آب و فاضلاب و ليف تراکها برای حمل اشياء سنگين در ليبرتی.
بسيار محترمانه مريم رجوي رو نوشت: آقای جرجی باستين رئيس بالفعل هيأت مساعدت ملل متحد در عراق
http://www.mojahedin.org/news/135015#.UirjurXIZw8.facebook
آمریکا بر حمایت از تحقیقات سازمان ملل در اردوگاه اشرف تاکید کرد
بیشتر بخوانید
۱۳۹۲/۰۶/۱۶
وزارت خارجه آمریکا، جمعه پانزده شهریور، در بیانیهای «حملهای» که روز دهم شهریور در اردوگاه اشرف رخ داده را بار دیگر محکوم کرد و بر حمایت خود از تحقیقات سازمان ملل متحد در مورد این واقعه مرگبار تاکید کرد. بازرسان گروه کمکرسانی سازمان ملل در عراق، «یونامی»، ۱۱ شهریورماه از اردوگاه اشرف دیدن کردند و به گفته این سازمان، قرار است تعداد قربانیان و دلیل مرگ آنها مشخص شود. ماری هارف، یکی از سخنگویان وزارت خارجه آمریکا در مورد بیانیه سپاه پاسداران که از «حمله به اردوگاه اشرف» در آن ستایش شده، نیز ابراز نگرانی کرده است. خانم هارف از سازمان مجاهدین خلق خواسته است برای انتقال باقیمانده اعضای خود به اردوگاه لیبرتی (حریت) تمام آنچه لازم است انجام دهد. آمریکا از همه طرفها خواسته است تا با گروه سازمان ملل متحد برای انتقال نجاتیافتگان رخدادهای مرگبار اردوگاه اشرف و تامین امنیت آنها همکاری کنند. وزرات خارجه آن کشور همچنان یک مقام ارشد مشورتی در امور سازمان مجاهدین خلق منصوب کرده است تا بر انتقال، تامین امنیت و نیز پیدا کردن محلی برای اسکان اعضای آن سازمان در خارج از عراق نظارت کند. ایالات متحده روز یکشنبه دهم شهریور ماه نیز «حمله به اردوگاه اشرف» که به کشته شدن «دهها تن» انجامید را محکوم کرده بود. ماری هارف در آن زمان با انتشار بیانیهای گفته بود «ایالات متحده رویدادهای فجیعی که امروز در اردوگاه اشرف رخ داده و بنا بر گزارشهای مختلف باعث مرگ و جراحت شمار زیادی از ساکنان اردوگاه شده را قویاً محکوم میکند.» در پی این رخداد مرگبار بود که سپاه پاسداران جمهوری اسلامی در بیانیهای از «حمله به اردوگاه اشرف» از سوی گروهی که آنها را فرزندان «مجاهدان شهید عراقی» نامید، ابراز خوشحالی کرد. این گروه نظامی شمار کشتهشدگان را هفتاد نفر عنوان کرده است اما سازمان مجاهدین خلق و یک مقام امنیتی عراقی از کشته شدن ۵۲ نفر خبر دادهاند. شماری از باشندگان این اردوگاه پس از این واقعه ناپدید شدهاند که در تازهترین بیانیه وزارت خارجه آمریکا از تهران خواسته شده است از نفوذ خود برای آزادی فوری کسانی که ناپدید شدهاند، استفاده کند. علاوه بر سپاه پاسداران، احمد خاتمی از امامان جمعه موقت تهران و یکی از روحانیان تندروی ایرانی نیز از این «حمله» ستایش کرده است. محمد رضا نقدی، فرمانده بسیج ایران، گفته است «حمله به پادگان اشرف، مهمتر از عمليات مرصاد بود». نقدی نیز «مجاهدین عراقی» را عامل حمله به اردوگاه اشرف معرفی کرده است. سه روز پیش در ۱۳ شهریور ماه شیرین عبادی همراه دو سازمان حقوق بشری از ابراز خرسندی سپاه پاسداران از مرگ اعضای مجاهدین خلق در اردوگاه اشرف، انتقاد کردند. خانم عبادی میگوید این اقدام گمانهزنیها در مورد دخیل بودن مستقیم یا غیرمستقیم بخشی از حکومت ایران در این واقعه را تقویت میکند. پیشتر حدود سه هزار نفر از نيروهای سازمان مجاهدين خلق که در اردوگاه اشرف مستقر بودند به پايگاه ليبرتی (حريه) در حوالی بغداد منتقل شدند. با این حال گفته میشود بیش از صد نفر از آنها همچنان در این اردوگاه اشرف باقی مانده بودند.
http://www.radiofarda.com/content/f35_ashraf_marie_harf_us_state_dep/25098308.html
«زنگ تفریح» غرب برای ایران، به امید حل دیپلماتیک مسئله هستهای
بیشتر بخوانید
۱۳۹۲/۰۶/۱۶
خبرگزاری فرانسه گزارش میدهد که قدرتهای جهانی تصمیم دارند در نشست این دوره شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی که از روز دوشنبه، ۱۸ شهریور، آغاز میشود با عدم فشار بر ایران «زنگ تفریحی نادر» در اختیار جمهوری اسلامی قرار دهند تا شاید دولت روحانی بتواند از مجاری دیپلماتیک، مناقشه هستهای را حل و فصل کند. این گزارش که روز شنبه، ۱۶ شهریور، منتشر شد به نقل از منابع دیپلماتیک غربی میگوید، تصمیم قدرتهای جهانی این است که اگر تا سه ماه بعد، یعنی زمان برگزاری دور آتی نشست شورای حکام، هیچ پیشرفتی در پرونده هستهای ایران حاصل نشد، آن وقت فشارها از سر گرفته شود. در این زمینه یکی از سفرای کشورهای غربی در آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت: «مسائل در ایران تغییر کرده است. ما با دولتی جدید طرف هستیم، یک رئیس جمهور جدید و همچنین لحن دولت ایران نیز تغییر کرده است که ما آن را به رسمیت میشناسیم و از آن استقبال میکنیم.» وی افزود: «تا ماه نوامبر قرار است یک دور دیگر مذاکره میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی برگزار شود. همچنین احتمالا شاهد دور دیگر مذاکرات ایران و گروه ۱+۵ هم هستیم و بنابراین باید ببینیم که آیا گفتوگوها به مرحله عمل نیز خواهد رسید یا نه.» پیش از این اعلام شده بود که دور آینده گفتوگوهای ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی پنجم مهرماه در وین، مقر آژانس، برگزار میشود، در حالی که حسن روحانی، رئیس دولت جدید ایران، بر حل و فصل این مناقشه هستهای تاکید کرده است. آقای روحانی همچنین وعده «شفافسازی بیشتر» درباره برنامه اتمی تهران را داده است، وعدهای که با استقبال غرب مواجه شده است. با این حال نماینده آمریکا در سازمان ملل متحد به تازگی تاکید کرده است که علیرغم تغییر دولت ایران هنوز هیچ نشانهای مبنی بر تمایل تهران نسبت به حل مسئله هستهای به چشم نمیخورد. خبرگزاری فرانسه روز جمعه، ۱۵ شهریور، نیز گزارش داده بود که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، اوایل ماه مهر در جریان مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک با کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و نماینده اصلی گروه ۱+۵ در مذاکرات هستهای ایران، دیدار خواهد کرد. وزارت امور خارجه ایران به تازگی عهدهدار انجام مذاکرات هستهای شده است، در حالی که پیش از این شورای امنیت ملی کشور این مذاکرات را پیگیری میکرد.
http://www.radiofarda.com/content/f9_iaea_next_meeting_break_for_new_iranian_government_negotiation/25098511.html
سردار سلامی در شبکه ۲ سیما:
حمله به «اشرف» اهمیت راهبردی در آینده منطقه دارد/ سیستم اطلاعاتی ما کاملاً هوشمند است
جانشین فرمانده کل سپاه تأکید کرد حمله اخیر جوانان عراقی به پادگان اشرف و هلاکت تعدادی از سران منافقین، اهمیت
بهگزارش خبرنگار دفاعی خبرگزاری فارس، سردار حسین سلامی در برنامه امشب گفتوگوی ویژه خبری شبکه دو سیما، پیامدهای عملیات و حمله هفته گذشته جوانان عراقی به پادگان اشرف و کشته شدن تعدادی از کادرها و اعضای اصلی شورای رهبری منافقین را تشریح کرد.
وی که در خصوص «راهبرد ایران در تأمین امنیت ملی و منطقهای» سخن میگفت، اظهار داشت: استفاده از گروهکهای تروریستی نیابتی یک تغییر راهبرد و چرخش استراتژی عملیاتی آمریکاییهاست که ریشه در واقعیتهای گذشته و مداخلات آمریکا در جهان اسلام دارد.
سردار سلامی افزود: آمریکا متوجه شده فصل مبارزات مستقیم و اشغالهای سرزمینی سپری شده و بهدلیل ناکامیهایی که در اشغال افغانستان و عراق به دست آورده، دست به این چرخش استراتژی زده است.
جانشین فرمانده کل سپاه تأکید کرد: آمریکا که القاعده را نماد تروریسم میدانست، امروز از آن به عنوان نیروی میدانی در سوریه علیه نظام این کشور استفاده میکند.
سلامی افزود: آمریکا همچنین با حذف گروهک تروریستی منافقین از لیست تروریستها، سعی کرد به این گروهک میدان عمل بدهد تا در جهت استراتژیهای آنها در کشور اسلامی عراق عمل کند.
وی خاطر نشان کرد: آمریکاییها از مداخله زمینی تغییر جهت دادهاند و عدم تعادل قوا در زمین را با استفاده از قدرت هوایی و موشکی میخواهند جبران کنند و اتفاقی که ممکن است در سوریه بیافتد تابع همین ضابطه عملیاتی است.
جانشین فرمانده کل سپاه گفت: گروههای تروریستی ممکن است در فضاهای مختلفی شکل گرفته باشند، اما به دلیل اینکه آنها برای بقا نیازمندیهایی دارند سعی میکنند یک مکمل استراتژیک پیدا کنند.
سردار سلامی افزود: لذا در این زمان یک نوع استراتژیک منافع بین گروهکهای تروریستی و قدرتهای استکباری ایجاد میشود و امروز که انرژی ارتشهای بزرگ تمام شده و کشورها قادر به نبردهای کلاسیک بزرگ نیستند، از این گروهکها استفاده میکنند.
وی در ادامه سخنانش با اشاره به حمله نهم شهریور مردم عراق به اردوگاه اشرف، تصریح کرد: همه تحولاتی که امروز میبینیم، ریشههای دور و نزدیک در واقعیات دارد.
«یکی از اتفاقاتی که در هفته گذشته افتاد و دارای اهمیت راهبردی وسیعی در تحولات منطقه خواهد بود، حمله جوانان عراقی به اردوگاه اشرف و کشته شدن تعداد زیادی از کادرهای اصلی و اعضای شورای رهبری منافقین بود».
جانشین فرمانده کل سپاه گفت: این عملیات به دلیل احتمال حمله آمریکا به سوریه فرصت ظهور و بازتاب گسترده رسانهای پیدا نکرد؛ عملیاتی که از لحاظ مقیاس تأثیر از بسیاری از عملیاتهای گذشته بزرگتر و تأثیر آن بر حیات گروهک منافقین بسیار بیشتر از عملیات «مرصاد» بود.
سلامی با بیان اینکه این عملیات تراکم بغضی است که مردم مسلمان عراق از گروهک منافقین داشتند، افزود: منافقین تاریخ بسیار آلوده، ننگآور و کریهی برای مردم عراق ایجاد کردند و اوج خباثت و خیانتهای آنها سرکوب نهضت شعبانیه بود.
وی اضافه کرد: آنها سپر تهاجمی صدام به مردم عراق شدند که 25 هزار شهید مردم این کشور حاصل آن بود و جنایت آنها در عراق به همین موضوع ختم نشد و امروزه هم در بسیاری از انفجارات، نقش اساسی دارند.
«منافقین همچنین در برهم زدن روابط همسایگان عراق و قومیتها در این کشور ایفای نقش میکنند و لذا مردم عراق نمیتوانند وجود یک گروهک خشن سرکوبگر و تروریست تحت حمایت آمریکا را تحمل کنند».
جانشین فرمانده کل سپاه گفت: عملیات اخیر عکسالعمل و بازتاب تمام خاطرات تلخی بود که مردم عراق از حضور منافقین در این کشور داشتهاند و البته منافقین فقط برای ملت عراق خشونت، ترور و آشوب را به همراه نداشتهاند بلکه آنها در ایران نیز همین اقدامات را انجام دادهاند.
سلامی تأکید کرد: از 17 هزار شهید ترور ایران 16 هزار نفر آن توسط منافقین به شهادت رسیدند و این 10 درصد مجموع شهدای 8 سال جنگ خارجی ما با مقیاس جهانی بود.
وی ادامه داد: خود منافقین اعلام کردند که 99 عملیات در دوران دفاع مقدس علیه ایران انجام دادند و 9 هزار و 300 شهید از ما گرفتند.
جانشین فرمانده کل سپاه در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به عملیات غرورآفرین «مرصاد» گفت: عملیات مرصاد با رشادت رزمندگان ما و درخشش هوانیروز و نیروی هوایی با پیروزی همراه بود.
سردار سلامی افزود: در این عملیات هزار و 600 نفر از منافقین به درک واصل شدند و آنها عملیاتهای خمپارهزنی در تهران را در دستور کار قرار داده بودند.
وی خاطرنشان کرد: طبیعی است که فرزندان آن بازماندگان جنایات عراق اجازه ندهند این گروهک مأمن امنی در عراق پیدا کنند و این یک عملیات خودجوش بود که توسط فرزندان نهضت شعبانیه صورت گرفت.
سلامی متذکر شد: از حدود 2 سال پیش مردم مسلمان عراق که از جنایات و خیانتهای منافقین به تنگ آمده بودند، روزانه تجمعات سنگینی علیه منافقین در مقابل اردوگاه اشرف برپا میکردند تا اینکه دولت عراق تحتفشار مردم مجبور شد 3 هزار نفر از منافقین که نزدیک به تمام جمعیت آنها بود را به مقر لیبرتی در بغداد منتقل کند.
وی افزود: در این زمان حماقت و اشتباه بزرگ رهبر این گروهک این بود که دست به یک تفکیک زد و 100 نفر از اصلیترین و مؤثرترین کادرهای اصلی منافقین را در اشرف نگه داشت و فکر میکرد با تغییر دولت در عراق و حفظ بخشی از اردوگاه اشرف میتواند نیروهای خود را از لیبرتی به این اردوگاه منتقل کند.
جانشین فرمانده کل سپاه با بیان اینکه اردوگاه اشرف اردوگاهی بزرگ و با مقیاسی حدود 6 در 7 کیلومتر است، گفت: دولت عراق بارها اخطار داده بود که حفظ امنیت اردوگاه بسیار سخت است و منافقین باید آنجا را ترک کنند؛ با این حال هر چه دولت عراق اصرار کرد آنها نپذیرفتند و دولت عراق با استقرار ارتش در اطراف اردوگاه توانست امنیت نسبی را برقرار کند.
وی با اشاره به اعضای منافقین که در این حمله به هلاکت رسیدند، گفت: گیتی گیوهچیان فرمانده کل نیروهای نظامی اشرف و عنصر رده سوم و مسئول اطلاعات کل اشرف به همراه تمام افرادش و همچنین کادرهای اصلی شورای رهبری در این اردوگاه مستقر بودند که همگی وسایل نظامی در اختیار داشتند و گویا برای عملیات آماده بودند اما عملیات مردم به قدری برقآسا و غافلگیرکننده در مکان، زمان و روش بود که نه ارتش عراق متوجه شد و نه آنها توان مقابله داشتند.
سلامی خاطرنشان کرد: جوانان و بازماندگان شهدای ناشی از ترور و قتل عامهای منافقین دست به این اقدام بزرگ زدند و 52 نفر از کادرهای اصلی و مؤثر منافقین به هلاکت رسیدند و این یعنی 50 درصد از کادر رهبری اصلی منافقین نابود شد که این آستانه تحمل این گروهک خارج است.
وی با بیان اینکه این عملیات را نمیتوان حتی با کشتن بنلادن مقایسه کرد، افزود: مردم دیگر حضور آنها را در عراق نخواهند پذیرفت و عراق دیگر نمیتواند مأمن امنی برای حضور منافقین حتی با حمایت آمریکا باشد.
فرمانده کل سپاه با اشاره به اینکه بعد از گذشت چند روز مسعود رجوی هنوز واکنشی نشان نداده است، گفت: این یعنی اینکه یا مسعود رجوی کشته شده و اعلام نمیکنند یا اینکه آنقدر تصمیم آنها در تفکیک قوا احمقانه بوده که قادر نیستند پاسخگوی آن باشند و به سکوت روی آوردهاند و این نشاندهنده یک فروپاشی روحی عمیق است.
سلامی ادامه داد: تمام اینهایی که در اشرف کشته شدند، از 35 سال پیش تاکنون در تمام جنایات ایران و عراق نقش اول را بازی کردهاند؛ اینها بودند که با جاسوسی در محیط هستهای بخشی از اطلاعات مستند را با بخشی از اطلاعات خیالی به صورت درهم در جهان ارائه کردند تا جهانیان علیه ما موضع بگیرند و همینها بودند که در ترور دانشمندان هستهای ما نقش داشتند و اطلاعات این دانشمندان را به اسرائیل منتقل میکردند.
وی با اشاره به عکسالعمل غربیها به این عملیات خاطرنشان کرد: منافقین به اندازه قتل عامهای اتمی آمریکا در ژاپن از ایران و عراق قربانی گرفتند اما آمریکاییها و غربیها هیچ واکنشی نشان ندادهاند؛ با این حال برای کشته شدن این 52 نفر با آنها احساس همدردی میکنند و آن را فاجعه بزرگ انسانی میدانند.
جانشین فرمانده کل سپاه با اشاره به وضعیت داخلی گروهک منافقین اظهار داشت: در این گروهک تحت عنوان انقلاب ایدئولوژیک همه همسران و شوهران را مجبور به طلاق اجباری کردند و همه چیز را به پای مسعود رجوی ریختند که این یک فروپاشی اخلاقی بود.
سردار سلامی ادامه داد: در جابهجایی به لیبرتی 200 نفر از آنها فرار کردند که هیچیک حتی روش کار با موبایل را هم بلد نبودند و اینترنت را نمیشناختند؛ آنها در یک اسارت ذهنی و خفقان فکری بودند و در گذشته زندگی میکردند. آنها فقط باید تلویزیون سیمای نفاق را میدیدند.
وی در بخش دیگری از سخنانش اعلام کرد: در عملیات مرصاد فقط سه کادر اصلی در میان کشته شدگان منافقین بودند اما در عملیات اخیر 52 نفر از کادرهای اصلی و مؤثر کشته شدهاند.
سلامی تصریح کرد: بیداری اسلامی شبکه میدانی آمریکا را برهم زد و آنها عمق استراتژیک اطلاعات منطقهای خود را در حال فروپاشی دیدند؛ لذا گروهک منافقین را از لیست تروریستها خارج کردند و به آنها امکانات دادند تا میدان عمل پیدا کنند.
جانشین فرمانده کل سپاه گفت: امروز معاون وزیر خارجه آمریکا با مریم رجوی ابراز همدردی و اعلام میکند آمریکا از نیروهای منافقین در لیبرتی حفاظت میکند که این نشاندهنده منافع مشترک آنها علیه ایران و عراق است.
سلامی همچنین با اشاره به موضوع امنیت ملی اظهار داشت: کره امنیت ملی یک کشور بایستی تو پُر باشد و باید امنیت مفهومی توزیع شده در تمام پیکره جامعه باشد که نیاز به مشارکت همگانی دارد.
وی تصریح کرد: در ایران سازههای امنیت در تمام ارکان کشور مستحکم است و امنیت مردمی شده و مردم رابطه بسیار خوبی با نظام اسلامی دارند که این سه دهه و فتنه عجیب 88 نیز نشان داد مردم برای دفاع از انقلاب در تمام صحنهها پیشگام مخاطرات هستند.
جانشین فرمانده کل سپاه تأکید کرد: ایران دارای سیستم اطلاعاتی مردمی 70 میلیونی است و ساختارهای اطلاعاتی ما کاملاً هوشمند هستند.
سلامی افزود: پایگاههای بسیج پاسخهای زمانی را به هر موضوعی به کمترین زمان کاهش دادند و دارای نفوذناپذیرترین و عمیقترین محیط امنیتی هستیم.
وی در پایان با تأکید بر اینکه برای امنیت نیاز به برنامهریزی، مجاهدت، تلاش و مشارکت وسیع مردمی داریم و تمام این سازوکارها با رهبری داهیانه مقام معظم رهبری ایجاد شده، خاطر نشان کرد: ملت ما جنگها و بحرانهای بزرگ دیده و مقاومتهای بزرگی داشته و در کنار آن پیشرفت نیز کرده که این منحصربهفرد است.