ستون نظر دهید، جهت Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª Ùˆ انعکاس نظرات کاربران ÙØ¹Ø§Ù„ است.
آقای مسعود رجوی Ù…ÛŒ گویند(تبیین ج4،ص4) «Ø¨Ø±Ø§ÛŒ شناخت هر شئی Ù…ÛŒ بایستی روابط یا قانونمندیهایی Ú©Ù‡ در واقع ماهیت این شئی را تشکیل Ù…ÛŒ دهد، بشناسیم». ایشان ادامه Ù…ÛŒ دهند «Ø§Ú¯Ø± کسی به این موضوع توجه نکند (یعنی اینکه هر ÙØ§Ø² تکاملی قانونمندیهای خاص خود را داراست) Ùˆ بدون توجه به Ù…ØØ¯ÙˆØ¯Ù‡ ها، قانونمندیها را تعمیم بدهد، به Ú†Ù‡ مشکلاتی دچار Ù…ÛŒ شود. یعنی در واقع به یک سری ساده سازیها، Ùˆ یا شبیه سازیهای معمولی Ù…ÛŒ پردازد...» (ص5)
ایشان تأکید Ù…ÛŒ کنند «Ø§ØµÙˆÙ„ا موقعی Ú©Ù‡ ØµØØ¨Øª از شناخت Ù…ÛŒ کنیم به معنی در آوردن نظم Ùˆ قانونمندی اشیاء Ùˆ به عبارت دیگر شناختن روابط ضروری ناشی از ماهیت شئی Ù…ÛŒ باشد؛ یعنی شئی بر اساس ماهیت، طینت Ùˆ سرشت خودش Ú†Ù‡ روابطی را بروز Ù…ÛŒ دهد.... شناخت ابعاد، جنبه ها Ùˆ عناصر مختل٠یک شئی، از نظر علمی، تجزیه نامیده Ù…ÛŒ شود. بعد از تجزیه، نوبت ترکیب خواهد رسید Ú©Ù‡ ما پدیده را بعنوان یک Ú©Ù„ بهم پیوسته Ùˆ یک تمامیت ÙˆØ§ØØ¯ مطالعه Ù…ÛŒ کنیم Ùˆ در آن هنگام در کلیتش درکش خواهیم کرد»(ص8)
از این رهنمود سود جسته Ùˆ از این زاویه به سوال اول آقای رجوی آیا رژیم سرنگون Ù…ÛŒ شود «Ø§Ú¯Ø± رژیم پای جنگ بیاید...»ØŸ Ù…ÛŒ پردازیم.
در رابطه با پاسخ مثبت ایشان و یارانشان (5 آبان 1391)، به نکاتی در بخش اول و دوم این سلسله نوشتار، اشاره کردم. (پیشنهاد می کنم که آن سخنان مورد توجه خاص قرار بگیرد - لینک شنیداری).
بنابراین، ضرورت اول دوری گزیدن از «Ø´Ø¨ÛŒÙ‡ سازیهای معمولی» است. ضرورت دوم، شناخت صØÛŒØ از «Ø±ÙˆØ§Ø¨Ø·»ØŒ شناخت صØÛŒØ از «Ù…اهیت» (ویژگی های درون ساختاری)ØŒ شناخت صØÛŒØ از «Ø§Ø¨Ø¹Ø§Ø¯»ØŒ Ùˆ شناخت صØÛŒØ از «Ø¹Ù†Ø§ØµØ±» تشکیل دهنده آن شئی، پدیده، Ùˆ یا سوژه («Ø¬Ù†Ú¯») است. همانطور Ú©Ù‡ آقای رجوی Ú¯ÙØªÙ‡ اند، برای درک این ویژگیها در عالم مادیات، باید از ابزار «Ù…ادی» (علم) بهره جست. Ùˆ Ú†Ù‡ علم Ùˆ ابزاری سودمندتر از «Ø±ÛŒØ§Ø¶ÛŒØ§Øª».
Ù…Ø¨Ø§ØØ« ریاضی
پیش از شروع، لازم Ù…ÛŒ دانم Ú©Ù‡ بخاطر Ù†ØÙˆÙ‡ نوشتارم پوزش بخواهم. بعنوان یک «Ù…علم» عادت کرده ام Ú©Ù‡ برخی از موارد Ú©Ù‡ «Ø§Ø¸Ù‡Ø± من الشمس» هستند، (هر کس Ú©Ù‡ چند کلاس ریاضی درس خوانده، با این Ù…Ø¨Ø§ØØ« ریاضی آشنا است)ØŒ را «Ù…علم وار» بازگو کنم. Ù…ÛŒ بخشید.
Ø§ØØªÙ…الات
اکثرا با Ù…Ø¨ØØ« «Ø§ØØªÙ…الات» آشنا هستیم. اگر یک سکه در دست داشته باشیم Ùˆ آن را به هوا بیندازیم، Ø§ØØªÙ…ال اینکه «Ø´ÛŒØ±» یا «Ø®Ø·» بیاید مساوی Ùˆ برابر با 50%(درصد) است. ØØ§Ù„ØŒ اگر یک تاس بازی را به هوا بیندازیم، از آنجا Ú©Ù‡ «Ø§Ø¨Ø¹Ø§Ø¯» آن بیشتر شده، Ø§ØØªÙ…ال پایین آمدن تاس بر روی هرکدام از اعداد (1 تا 6) مساوی Ùˆ ØØ¯ÙˆØ¯Ø§ برابر با 16.666درصد است. Ùˆ به همین ترتیب، اگر یک شئی Ú©Ù‡ 1000 «Ø¨Ùعد» دارد را به هوا بیندازیم، امکان Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù† بر Ø¨ÙØ¹Ø¯ مورد نظر ما یک به هزار است، یعنی یک دهم درصد. خلاصه اینکه، هرچه ابعاد بیشتر شوند، Ùˆ هر Ú†Ù‡ پیچیدگی بیشتر شود، درصد رسیدن ما به خواستمان (Ø§ØØªÙ…ال رخ دادن) کمتر Ù…ÛŒ شود، مگر اینکه پارامترهای دیگری را هم وارد این «Ø¯Ø³ØªÚ¯Ø§Ù‡ Ùˆ معادله» بکنیم. مثلا تاس ما «ØªÙ‚لبی» باشد Ùˆ طر٠«6» آن طوری درست شده باشد Ú©Ù‡ همیشه روی 6 بنشیند، به این پارامتر در دنیای سیاست Ù…ÛŒ گویند «Ø²Ø¯ Ùˆ بند»ØŒ «Ù¾Ø´Øª پرده معامله کردن»ØŒ Ùˆ یا «Ù†ØªÛŒØ¬Ù‡ مذاکرات طولانی»ØŒ Ùˆ... Ú©Ù‡ ÙØ¹Ù„ا به این بخش نمی پردازیم، اما آن را هم از نظر دور نگاه نمی داریم.
ریاضیات و منطق چند ارزشی
تا مدت ها، مسائل چنین تØÙ„یل Ùˆ ارزش گذاری Ù…ÛŒ شد Ú©Ù‡ پدیده Ùˆ سوژه یا «ÙˆØ¬ÙˆØ¯ دارد» Ùˆ یا «ÙˆØ¬ÙˆØ¯ ندارد». یا «Ø¯Ø±Ø³Øª» است Ùˆ یا «ØºÙ„Ø·». بودن در برابر نبودن. اهریمن در برابر اهورا. زشت در برابر زیبا. کوتاه در برابر بلند، Ùˆ سیاه در برابر سÙید. ساده تر اینکه ØµÙØ± در برابر یک (0 یا 1). به این نگاه (لوژیک) باینری Ùˆ یا سیستم دو ارزشی Ù…ÛŒ گویند. در مقابل این سیستم ارزش گذاری، سیستم 3 ارزشی قرار Ú¯Ø±ÙØª. به این Ø´Ú©Ù„ Ú©Ù‡ بین 0 Ùˆ 1ØŒ عدد نیم (0.5) هم وجود دارد. بین دانستن Ùˆ ندانستن، «Ù…طمئن نیستم» هم Ù…ÛŒ تواند پاسخ باشد. Ùˆ خلاصه بین سیاه Ùˆ سÙید رنگ خاکستری هم وجود دارد. بالاخره، در مقابل این دو سیستم ارزشگذاری، سیستم چند ارزشی قرار Ú¯Ø±ÙØª. بین 0 Ùˆ 1ØŒ هزاران هزار عدد Ù…ÛŒ تواند وجود داشته باشد. مثلا 0.00001 Ùˆ 0.00002 Ùˆ یا 0.9 Ùˆ 0.9999999 Ùˆ الی نهایه. هرچه عدد به 0 نزدیکتر باشد، از 1 دورتر است، Ùˆ هر Ú†Ù‡ به 1 نزدیک بشود، از 0 دور Ù…ÛŒ شود. شایان توجه اینکه، این عدد ÙØ±Ø¶ÛŒ هر Ú†Ù‡ Ùˆ تا به هر اندازه به 0 نزدیک بشود، هرگز 0 نمی شود. Ùˆ یا هرچه به 1 نزدیک بشود 1 نیست. اعداد در این سیستم (مانند دو سیستم Ùوق الذکر دیگر) جایگاه Ùˆ تعری٠خودشان را دارند. نمی توان (1) را Ùˆ (0.9999999) را یکی دانست (مگر به قرار دادهای لازم دیگری تن بدهیم. مثلا بگوییم اگر تعداد 9 بعد از ممیز بیشتر از 4 رقم شد، آن 9 ها را نادیده Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ùˆ تمام عدد را 1 ÙØ±Ø¶ Ù…ÛŒ گیریم. البته توجه داشته باشیم Ú©Ù‡ در اینجا طبق یک قرار داد Ùˆ یک ÙØ±Ø¶ØŒ عدد مثلا 0.9999 ما به 1 تبدیل شده؛ در اصل این عدد هنوز هم 1 نیست.) ساده تر اینکه بین سیاه Ùˆ سÙید، هزاران «Ø³Ø§ÛŒÙ‡» از خاکستری وجود دارد. خاکستری Ú©Ù‡ خیلی به سیاهی Ù…ÛŒ زند چون خیلی نزدیک به سیاه است، Ùˆ خاکستری Ú©Ù‡ خیلی روشن است، چون نزدیک سÙید است. با این وجود، نمی توان نه آن خاکستری را سیاه نامید Ùˆ نه این خاکستری را سÙید. همانطور Ú©Ù‡ نمی توان سیاه را سÙید Ùˆ سÙید را سیاه خواند.
Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ در Ù…Ø¨ØØ« سیاست، Ùˆ در عالم سیاست بازی، این ØØ¯Ø§Ù‚Ù„ ها (Ú©Ù‡ در مواردی ØØ¯Ø§Ú©Ø«Ø±Ù‡Ø§ را تعری٠می کنند) مورد توجه قرار نمی گیرند. سخنوران، رهبران، سّیاس ها، Ùˆ تØÙ…یق کنندگان همیشه سعی بر این دارند Ú©Ù‡ مخاطبین خود را در برابر دو انتخاب «Ø¹Ø§Ù…» قرار بدهند. انتخاب بین سیاه Ùˆ سÙید. بین ØÙ‚ Ùˆ باطل. طبیعتا، انسان همیشه مجبور است بین ØÙ‚ Ùˆ باطل یکی را انتخاب کند، Ùˆ آنچه را Ú©Ù‡ (به معنی واقعی) سیاه نیست سیاه بخواند. اما تنها به شرطی Ú©Ù‡ «Ø¬Ù‘Ùˆ ØØ§Ú©Ù…» بر او مستولی شود Ùˆ همچون «Ø¨Ø®ØªÚ©ÛŒ» بر او ØØ§Ú©Ù… شود، Ùˆ در نتیجه نسبی بودن این تعاری٠را در نظر نگیرد. مثلا، آنچه Ú©Ù‡ 500 سال پیش «ØÙ‚» بود، امروز لزوما «ØÙ‚» نیست Ùˆ در برخی از مواقع باید «Ø¨Ø§Ø·Ù„» ارزشگذاری شود، اما هنوز Ùˆ بخاطر «Ø¬Ù‘Ùˆ ØØ§Ú©Ù…» باز هم باطل را «ØÙ‚» بخواند (نگاه ارتجاعی).
ساده اینکه، تعری٠ها، Ùˆ روش ارزشگذاری Ù…ÛŒ تواند نسبت به پارامتر زمان متغیّر بشود. آنچیز Ú©Ù‡ دیروز «Ø§Ø±Ø²Ø´» بود، امروز نیست. آنچیز Ú©Ù‡ دیروز 1 بود امروز 0 است. کره زمین Ú©Ù‡ در روزگاری Ù…Ø³Ø·Ø Ùˆ دو Ø¨ÙØ¹Ø¯ÛŒ انگاشته Ù…ÛŒ شد، امروز کروی است، Ùˆ آن «Ø¯Ø§Ù†Ø´»ØŒ آن «ØØªÙ…یت» ارزش خود را از دست داده است. ریاضی دانانی مانند کوپرنیک Ùˆ گالیله، جان خود را در این راه بخطر انداختند. Ú¯ÙØªÙ‡ Ù…ÛŒ شود گالیله در ØØ§Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ انجیل در دست داشت Ùˆ به زانو در آمده بود، در «Ø§Ù†Ø²Ø¬Ø§Ø± نامه»Ø§ÛŒ Ú¯ÙØª «Ø¯Ø± Ù‡ÙØªØ§Ø¯Ù…ین سال زندگی در مقابل شما به زانو درآمده ام Ùˆ در ØØ§Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ کتاب مقدس را پیش چشم دارم Ùˆ با دستهای خود لمس Ù…ÛŒ کنم توبه Ù…ÛŒ کنم Ùˆ ادعای خالی از ØÙ‚یقت ØØ±Ú©Øª زمین را انکار Ù…ÛŒ کنم Ùˆ آنرا منÙور Ùˆ مطرود Ù…ÛŒ نمایم». از آنروز تاکنون، بسیاری مجبور شده اند Ú©Ù‡ در برابر زور Ùˆ زر، Ùˆ یا «Ø§Ù†Ø¯ÛŒØ´Ù‡ ØØ§Ú©Ù…» به زانو درآیند Ùˆ از Ú¯ÙØªÙ† ØÙ‚یقت ابراز انزجار کنند. بگذریم.
برخی از سیاسیون Ùˆ رهبران، Ù…Ø®Ø§Ù„Ù Ø¨ØØ« Ùوق هستند، Ùˆ آن را جدلی برای Ø§Ù†ØØ±Ø§Ù اذهان تعری٠می کنند. آنها Ù…ÛŒ خواهند مساله روی میز Ùˆ آنچه امروز مساله است را ØÙ„ کنند Ùˆ دقیقا به همین خاطر مخاطبین را به سوی انتخاب «Ø¹Ø¬ÙˆÙ„انه» سوق داده Ùˆ از آنها Ù…ÛŒ خواهند تا رنگ خاکستری را نادیده Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ùˆ از سیستم چند ارزشی به سیستم دو ارزشی بسنده کنند.
در این «ØªØ¹Ø¬ÛŒÙ„»ØŒ ØÙ‚ ها Ùˆ باطل ها نادیده Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ù…ÛŒ شوند (شایان توجه اینکه ØªÙØ§ÙˆØª بسیاری بین «Ù…رØÙ„Ù‡ سوزی» Ùˆ «ØªØ¹Ø¬ÛŒÙ„» است). در سیستم خشک Ùˆ انعطا٠ناپذیر دو ارزشی، هر پدیده ای Ú©Ù‡ ÙØ§ØµÙ„Ù‡ (زاویه)ای با 0 داشته باشد، 1 قلمداد Ù…ÛŒ شود Ùˆ یا بالعکس هر پدیده ای Ú©Ù‡ با 1 ÙØ§ØµÙ„Ù‡ داشته باشد، 0 خوانده Ù…ÛŒ شود. در عالم سیاست دیده Ùˆ خوانده ایم Ú©Ù‡ چگونه انقلابیونی Ú©Ù‡ با رهبری زاویه داشته اند، مزدور Ùˆ جیره خوار Ùˆ خائن نامیده شده اند، Ùˆ یا اپورتونیستهایی Ú©Ù‡ برای ØÙظ Ù…Ù†Ø§ÙØ¹ خود از 0 ÙØ§ØµÙ„Ù‡ Ú©Ù…ÛŒ Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ اند، با پایکوبی Ùˆ سرنا به جبهه 1 خوش آمد Ú¯ÙØªÙ‡ شده اند. مثال های تاریخی ÙØ±Ø§ÙˆØ§Ù†ÛŒ در شوروی، چین، ایران Ùˆ ... بسیار است.
زاویه دید
ØØ§Ù„ به نمودار زیر توجه کنیم.
آنچه Ù…ÛŒ بینیم یک شئی چند Ø¨ÙØ¹Ø¯ÛŒ است، Ú©Ù‡ از «Ø³Ø·ÙˆØ» Ùˆ «Ø²ÙˆØ§ÛŒØ§» Ùˆ «Ø§Ø¶Ù„اع» تشکیل شده است (ÙØ¹Ù„ا به ØØ¬Ù…ØŒ Ùونکسیون، Ùˆ... نمی پردازیم). به ما Ú¯ÙØªÙ‡ شده Ú©Ù‡ از یک روزنه بسیار Ú©ÙˆÚ†Ú©ØŒ با نوری Ú©Ù… Ú©Ù‡ بر این شئی تابیده، آن شئی را بررسی کنیم.

اگر از زاویه P1 نگاه کنیم، Ùقط همان سطØÛŒ را Ù…ÛŒ بینیم Ú©Ù‡ در مقابل ما قرار دارد، بنابراین آن شئی را یک «Ù…ربع» تعری٠می کنیم. چهار ضلع برابر، 4 زاویه برابر، Ùˆ Ù…Ø³Ø§ØØªÛŒ به اندازه ضریب دو ضلع. اما با تمام دقتی Ú©Ù‡ در تعری٠آنچه Ú©Ù‡ دیده ایم، نشان داده ایم، نمی توانستیم بدانیم Ú©Ù‡ از چند واقعیت آگاه نبوده ایم.
آن روزنه نمی گذاشت Ú©Ù‡ آگاه بشویم. نمی دانستیم Ú©Ù‡ این مربع بخشی از یک پدیده پیچیده است. پدیده ای Ú©Ù‡ «ØØ¬Ù…» دارد. Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ تواند دارای Ù…ØØªÙˆØ§ÛŒÛŒ چند Ø¨ÙØ¹Ø¯ÛŒ باشد. نگاه Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ ما به آنچه Ù…ÛŒ دیدیم، به ما «Ø´Ù†Ø§Ø®Øª» Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ داده بود. Ùˆ این شناخت نمی گذارد Ú©Ù‡ ما از پدیده پیش روی، «ØªØ¨ÛŒÛŒÙ†» درستی داشته باشیم. بتوانیم آن پدیده را «Ø±ÙˆØ´Ù† Ùˆ واضػ بیان کنیم. ØØ§Ù„ اگر زاویه دید ما از جایگاه Ùˆ زاویه P2 باشد، Ùˆ در Ø§ÛŒÙ†ØØ§Ù„ت Ùقط به یک نقطه (گوشه) نگاه کنیم، برداشت ما از آنچه Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ بینیم، Ùقط یک «Ù†Ù‚طه» است. نه Ø³Ø·Ø A, B,C را Ù…ÛŒ بینیم، Ùˆ نه اینکه Ù…ÛŒ دانیم با یک شئی چند Ø¨ÙØ¹Ø¯ÛŒ روبرو هستیم.
نکته دیگر اینکه، ناظران، تØÙ„یلگران، ØªÙØ³ÛŒØ± کنندگان Ú©Ù‡ در جایگاه P1ØŒ Ùˆ P2 قرار دارند، هر دو Ùکر Ù…ÛŒ کنند Ú©Ù‡ تعری٠درستی از پدیده پیش روی خود دارند. یکی این پدیده را نقطه، یعنی پدیده ای Ú©Ù‡ Ø¨ÙØ¹Ø¯ (طول، پهنا Ùˆ Ø§Ø±ØªÙØ§Ø¹) ندارد، تعری٠می کند. دیگری آن را یک مربع Ù…ÛŒ بیند (دو Ø¨ÙØ¹Ø¯ÛŒ Ú©Ù‡ Ù…Ø³Ø·Ø Ø§Ø³ØªØŒ چهار ضلع برابر دارد، Ùˆ چهار زاویه برابر دارد). اینها البته در صورتی است Ú©Ù‡ نوری بر آن پدیده (سوژه) تابیده شده باشد Ùˆ امکان رؤیت وجود داشته باشد. یکی از پارامترهای اساسی در تبیین پدیده، نوری است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ تابد، وگرنه دستها را بالا برده Ùˆ اذعان کنیم Ú©Ù‡ «ÙˆØ§Ù„له اعلم بما ینزل» چرا Ú©Ù‡ «Ø§Ú©Ø«Ø± Ù‡ÙÙ… لایعلمون» ("خدا آگاهترین است"... Ùˆ "اکثریت نمی Ùهمند، آگاهی، دانش، شعور Ùˆ شناخت ندارند Ú©Ù‡ قضیه Ú†Ù‡ بود؟" تبیین ج4،ص22) اما نه این Ùˆ نه آن، تØÙ„یل درستی از پدیده ندارند. این تØÙ„یل نادرست نه بخاطر این است Ú©Ù‡ شعور Ùˆ Ùهم Ùˆ دانش لازم را ندارند، بلکه به این خاطر Ú©Ù‡ «Ø±ÙˆØ²Ù†Ù‡» Ú©ÙˆÚ†Ú© است. زاویه دید به اندازه لازم Ùˆ کاÙÛŒ باز نیست، Ùˆ نوری بر پدیده نمی تابد.
برای گریز از این مشکل، از این عدم آگاهی، برای اینکه Ùقط «Ø®Ø¯Ø§ÛŒÚ¯Ø§Ù†» ندانند Ùˆ Ùقط «Ø®Ø¯Ø§ÛŒØ§Ù†» آگاهترین نباشند، باید آن روزنه را تا ØØ¯ امکان بازتر کنیم، تا زاویه دید ما به شئی، پدیده، سوژه مورد نظر (در اینجا «Ø¬Ù†Ú¯»)ØŒ بر مبنای داده ها Ùˆ ÙØ§Ú©ØªÙ‡Ø§ باشد، Ùˆ در نتیجه بتوانیم بر مبنای «Ø´Ù†Ø§Ø®Øª» از «Ù…اهیت» (ویژگیهای) پدیده، بگوییم Ú©Ù‡ آیا «Ø§Ú¯Ø± رژیم پای جنگ بیاید...» رژیم سرنگون Ù…ÛŒ شود، یا نه؟ Ùˆ اگر شد، با Ú†Ù‡ «Ù‡Ø²ÛŒÙ†Ù‡»Ø§ÛŒØŸ
ساختار شناسی
هر پدیده پیچیده ای، دارای عناصر تشکیل دهنده ای است. هرچه پدیده پیچیده تر باشد، این عناصر به نوبه خود پیچیده تر می شوند.
بطور مثال، به ما امکان داده شده تا از روزنه ای به پدیده ای پیچیده، متشکل از 4 عنصر a,b,c,d نگاه کنیم. به این پدیده اگر بگونه ای بنگریم Ú©Ù‡ Ùقط عنصر K Ú©Ù‡ جزئی از عنصر m Ú©Ù‡ جزئی از عنصر d است، را ببینیم، ولی ندانیم Ú©Ù‡ در عنصر mØŒ عناصر دیگری هم بجز k وجود دارد ØŒ Ùˆ ندانیم Ú©Ù‡ عنصر d خود عنصری است Ú©Ù‡ در رابطه تنگاتنگ با عنصر a است، Ùˆ ندانیم Ú©Ù‡ این عنصر در رابطه وابسته به دو عنصر b,c است (به زبانی، اگر آن دو عنصر نباشند، این عنصر a هم وجود نخواهد داشت، Ùˆ اگر a وجود نداشته باشد، رابطه بین a Ùˆ d وجود نخواهد داشت، Ùˆ اصولا عنصر d تنها عنصر در آن پدیده خواهد بود)ØŒ در چنین ØØ§Ù„تی Ú©Ù‡ درصد آگاهی ما، از درصد ناآگاهی ما بسیار کمتر است، تØÙ„یل از عنصر k Ùˆ ارزشگذاری برای این عنصر، نه تنها گمراه کننده است، بلکه به «ØªØ¨ÛŒÛŒÙ†» هم Ú©Ù…Ú©ÛŒ نکرده است.
برای ارزشگذاری صØÛŒØ از «Ù†Ù‚Ø´ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†ÛŒ» عنصر kØŒ نه تنها باید بدانیم Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ عناصری مداخله گر هستند (مثلا a,b,c) بلکه باید از درجه مداخله گری (وزن، کارآمدی، هژمونی پذیری) آن عناصر هم آگاه باشیم.
این تعری٠آقای رجوی را بخود یادآوری کنیم «Ø´Ù†Ø§Ø®ØªÙ† روابط ضروری ناشی از ماهیت شئی Ù…ÛŒ باشد؛ یعنی شئی بر اساس ماهیت، طینت Ùˆ سرشت خودش Ú†Ù‡ روابطی را بروز Ù…ÛŒ دهد». به زبانی دیگر، عناصر a,b,c Ù…ÛŒ توانند ماهیت، طینت Ùˆ سرشت عنصر d را تعری٠کنند، Ùˆ اگر از «Ø·ÛŒÙ†Øª» d آگاه نباشیم، چگونه Ù…ÛŒ توانیم k را ارزیابی کنیم؟
به نظر من، «Ù…اهیت» واژه هایی Ú©Ù‡ بکار Ù…ÛŒ بریم، گاهی از اوقات بر هرچیز دیگری ارجØÛŒØª دارد. شاید به همین خاطر است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ گویند «ØØ±Ù…ت کلمه را باید نگاه داشت». بنابراین، اگر Ù…ÛŒ خواهیم موقعیت یک پدیده (مثلا ایران) را تعری٠کنیم، چاره ای نداریم بجز پرداختن به عناصر تشکیل دهنده «Ù…وقعیت».
Ø¨ØØ±Ø§Ù†
برای Ù„ØØ¸Ù‡ ای، به تعری٠«Ø¨ØØ±Ø§Ù†» (crisis) توجه کنیم. Ø¨ØØ±Ø§Ù† به ØØ§Ù„تی Ú¯ÙØªÙ‡ Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ سیستم موجود بخاطر شرایط Ùˆ تأثیر پارامترهایی (درونی Ùˆ یا بیرونی)ØŒ دچار بی ثباتی شده باشد. Ø¨ØØ±Ø§Ù† از ویژگی مشخصی برخوردار است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ تواند ساختار Ùˆ Ùونکسیون سیستم را دجار تزلزل کند. هر Ú†Ù‡ شدت Ø¨ØØ±Ø§Ù† بالاتر برود، ساختار Ùˆ Ùونکسیون سیستم بیشتر آسیب Ù…ÛŒ بیند. در اینجا به دو واژه اشاره شد. اول، «ÙˆÛŒÚ˜Ú¯ÛŒ Ø¨ØØ±Ø§Ù†» Ùˆ دوم، «Ø¢Ø³ÛŒØ¨» در سیستم.
ارزشگذاری نادرست از این دو «ÙˆØ§Ú˜Ù‡»ØŒ Ù…ÛŒ تواند تØÙ„یل ما از Ùونکسیون سیستم Ùˆ Ùونکسیون Ø¨ØØ±Ø§Ù† را دچار خطا کند. Ø¨ØØ±Ø§Ù†ÛŒ Ú©Ù‡ ارزش آن (1) نباشد لزوما نمی تواند سیستم را دچار آسیبی کند Ú©Ù‡ ارزش آن 1 است. به همچنین، از Ø¨ØØ±Ø§Ù†ÛŒ Ú©Ù‡ ارزش آن نزدیک به 0 است، نباید انتظار تأثیر گذاری بر روی سیستم ØªØ§ØØ¯ 1 داشت. در همین چارچوب، به مقولاتی چون «Ø¨ØØ±Ø§Ù† انقلابی» برمی خوریم.
آنچه پیش از این (بهمن 1381) در «Ø¨ØØ±Ø§Ù† انقلابی، ÙØ±ÙˆÙ¾Ø§Ø´ÛŒØŒ یا سرنگونی» تعری٠کرده بودم، را کاملا تکرار نمی کنم، به همین نکته بسنده Ù…ÛŒ کنم Ú©Ù‡ بنا به تعری٠رÙیق ارجمند مهدی سامع، ایران در سال 1381 در Ø¨ØØ±Ø§Ù† انقلابی بود، Ùˆ هنوز هم بعد از 10 سال در «Ø¨ØØ±Ø§Ù† انقلابی» است.
Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ از ترم «Ø¨ØØ±Ø§Ù† انقلابی» زمانی صادق است Ú©Ù‡ پایینی ها کلیت نظام (سیاسی، اقتصادی، Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ) را نخواهند، Ùˆ بالایی هم توان باز تعری٠نظام برای پایین آوردن Ø³Ø·Ø Ø®ÙˆØ§Ø³ØªÙ‡Ø§ÛŒ پایینی ها را نداشته باشند. در اینجا، جامعه به Ù„ØØ§Ø¸ ذهنی به آن درجه از رشد رسیده Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ داند باید علیه ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ موجود انقلاب کرد، Ùˆ Ù…ÛŒ داند جایگزین آن Ú†Ù‡ باید باشد. به همین Ø´Ú©Ù„ علیه نظام سیاسی Ùˆ نظام اقتصادی ØØ§Ú©Ù…ØŒ خیز برداشته Ùˆ آلترناتیو برایش روشن است. خلاصه اینکه، Ù…ÛŒ داند Ú†Ù‡ نمی خواهد، Ùˆ Ù…ÛŒ داند Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ Ù…ÛŒ خواهد.
به نظر من در کشورهایی مانند ایران Ùˆ دیگر کشورهایی Ú©Ù‡ ØªØØª ستم ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒØŒ سیاسی Ùˆ اقتصادی بوده اند Ùˆ نتوانسته اند آگاهانه رشد کنند، «Ø¨ØØ±Ø§Ù† انقلابی» معنایی ندارد، Ùˆ اگر به تعاری٠Ùوق توجه کنیم، چون 0.7896 خیلی نزدیک به 1 است، نمی توان آن را 1 نامید. ساده اینکه، چون مردم از این رژیم Ù…ØªÙ†ÙØ±Ù†Ø¯ Ùˆ خواهان سرنگونی هستند، لزوما نمی توان جنبش مردم را «Ø§Ù†Ù‚لابی» نامید، Ùˆ یا اصرار داشت Ú©Ù‡ جامعه درگیر «Ø¨ØØ±Ø§Ù† انقلابی» است.
از سوی دیگر ØŒ دولت Ùˆ نظام ØØ§Ú©Ù… Ù…ÛŒ تواند دچار Ø¨ØØ±Ø§Ù† درونی بشود. «Ø¨ØØ±Ø§Ù†» درون جوش است. در این ØØ§Ù„ت، خواست های بخشی از ØÚ©ÙˆÙ…ت به وسیله بخش دیگری از ØÚ©ÙˆÙ…ت نادیده Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ شده، Ùˆ نزاع درونی به شدتی Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ کنترل آن در توان هیچ کدام از دو بخش نیست. در این ØØ§Ù„ت «Ø¨ØØ±Ø§Ù† ÙØ±ÙˆÙ¾Ø§Ø´ÛŒ» نظام Ø´Ú©Ù„ Ù…ÛŒ گیرد. ادامه Ø¨ØØ±Ø§Ù†ØŒ به ÙØ±ÙˆÙ¾Ø§Ø´ÛŒ نظام Ù…ÛŒ انجامد. مانند سیبی Ú©Ù‡ از درون پوسیده شده باشد، منتظر وزش بادی است تا از درخت Ø¨ÛŒÙØªØ¯. البته نقش عنصر خارجی (مردم) در تشدید Ø¨ØØ±Ø§Ù† مؤثر است، اما عامل اصلی، همان عناصر درون نظامی هستند Ú©Ù‡ شدت Ø¨ØØ±Ø§Ù† را بالا برده Ùˆ ÙØ±ÙˆÙ¾Ø§Ø´ÛŒ آن را امکان پذیر Ù…ÛŒ کنند. اگر این عناصر بتوانند Ø¨ØØ±Ø§Ù† درونی را مهار کنند، ارزش Ø¨ØØ±Ø§Ù† ÙØ±ÙˆÙ¾Ø§Ø´ÛŒ از 1 به 0 متمایل Ù…ÛŒ شود، Ùˆ بالعکس.
به همین خاطر، شرکت مردم در اعتراضات ضد دولتی، Ùˆ بالا بردن خواست هایشان Ù…ÛŒ تواند Ø¨ØØ±Ø§Ù† را شدت بخشیده، Ùˆ ÙØ±ÙˆÙ¾Ø§Ø´ÛŒ را تسریع کند. اما سیب پوسیده را نه کسی Ù…ÛŒ تواند بخورد، Ùˆ نه Ù…ÛŒ تواند Ø¨ÙØ±ÙˆØ´Ø¯. Ø¨ØØ±Ø§Ù† ÙØ±ÙˆÙ¾Ø§Ø´ÛŒ باعث ترکش ها Ùˆ تشنج هایی تا به ØØ¯ آنارشیسم Ù…ÛŒ شود. در چنین ØØ§Ù„تی است Ú©Ù‡ نیروهای مخال٠ØÚ©ÙˆÙ…ت Ùˆ نظام بایست، از ضع٠ØÚ©ÙˆÙ…ت بهره جسته، Ùˆ با ساماندهی Ùˆ سازماندهی مردم، خواست های آنها را سمت Ùˆ سو داده Ùˆ راهکاری برای چیدن سیب (میوه) پیش از اضمØÙ„ال (رشد آنارشیسم) ارائه دهند. در چنین ØØ§Ù„تی است Ú©Ù‡ ماهیت Ø¨ØØ±Ø§Ù† ÙØ±ÙˆÙ¾Ø§Ø´ÛŒ به Ø¨ØØ±Ø§Ù† سرنگونی تغییر Ù…ÛŒ کند.
دستور کار در دوران Ø¨ØØ±Ø§Ù† سرنگونی برانداختن ØÚ©ÙˆÙ…ت Ùˆ جایگزین کردن آن با ØÚ©ÙˆÙ…تی مردمی است. در این دوران هد٠مردم Ùˆ یا هد٠سرنگونی طلبان «Ø§Ù†Ù‚لاب» در نظام اقتصادی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ نیست. تنها تغییر نظام سیاسی مورد توجه مردم Ùˆ سازماندهندگان قرار دارد.
شرط لازم
هرچند سیب پوسیده است، Ùˆ هرچند به وزش نسیمی وابسته است، اما بین مسیر «ÙˆØ²Ø´ نسیم»ØŒ «ØØ¬Ù… سیب»ØŒ Ùˆ البته «Ø³Ø±Ø¹Øª نسیم» روابط شایان توجه Ùˆ غیر قابل انکاری وجود دارد. ساده اینکه، اگر نسیمی به وزد، اما سیب مستقیما در مسیر آن نباشد، Ùˆ یا سرعت Ùˆ شدت نسیم Ú©Ù… باشد، Ùˆ یا اگر باغبانی در اطرا٠آن درخت سیب ØØµØ§Ø±ÛŒ کشیده باشد، وزش نسیم مثمر ثمر نخواهد بود. شرط لازم، ارزش گذاری Ùˆ Ù…ØØ§Ø³Ø¨Ù‡ تک تک این پارامترها، Ùˆ بکارگیری ابزار (علم) درست برای پیشبرد یک Ø·Ø±Ø Ùˆ پروژه است.
مدیریت پروژه
مدیریت پروژه یکی از Ù…Ø¨Ø§ØØ« ریاضیات است Ú©Ù‡ دائما رو به توسعه Ùˆ بازبینی است.
ÙØ±Ø¶ بگیریم Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خواهیم از یک شهر به شهر دیگری Ø³ÙØ± کنیم. اولین سوال در ذهن، وسیله ترابری است. دومین سوال ظرÙیت این وسیله است (دو Ù†ÙØ±Ù‡ØŒ سه Ù†ÙØ±Ù‡ØŒ اتوبوس، هواپیما،...)ØŒ Ùˆ اگر همینطور ادامه بدهیم سوالات دیگری را هم باید پاسخ بدهیم، مثلا این وسیله به اندازه کاÙÛŒ انرژی دارد (بنزین دارد)ØŒ Ùˆ یا چرخ های آن باد دارد، Ùˆ...
اینها سوالات ساده ای است Ú©Ù‡ پس از تصمیم گیری برای «Ø³Ùر» باید پاسخ داده شود. پیش از این تصمیم گیری، اول باید به این سوال چند Ø¨ÙØ¹Ø¯ÛŒ پاسخ بدهیم Ú©Ù‡ به کجا Ù…ÛŒ رویم، چرا Ù…ÛŒ رویم، چگونه Ù…ÛŒ رویم، با Ú†Ù‡ کسی Ù…ÛŒ رویم، Ùˆ بالاخره Ú©ÛŒ Ù…ÛŒ خواهیم برویم، Ùˆ قرار است Ú©Ù‡ Ú©ÛŒ برسیم. ساده اینکه، مدیریت پروژه با استخاره Ùˆ ÙØ§Ù„ ØØ§Ùظ امکان پذیر نیست.
هرکدام از این پاسخ ها در ارزش گذاری گام ÙØ¹Ù„ی، Ùˆ پرداخت هزینه برای رسیدن به گام بعدی را تعری٠می کند. مثلا، اگر در زمستان بخواهیم با ماشین Ú©ÙˆÚ†Ú©ÛŒ از گردنه ای گذر کنیم، با این سوال روبرو Ù…ÛŒ شویم Ú©Ù‡ آیا موتور این ماشین کشش چنین پروژه ای را دارد؟ آیا برای چرخها، زنجیر ضد یخ داریم، Ùˆ... مهمتر از همه اینها، آیا تجربه رانندگی بر روی جاده یخ زده، در گردنه پر پیچ Ùˆ خم Ùˆ شیب بسیار تند را داریم؟ Ùˆ اگر به همه این سوالها پاسخ مثبت دادیم، چند سوال دیگر را هم باید پاسخ بدهیم، آیا توانمندی مالی (مستقل Ùˆ بدون قرض Ú¯Ø±ÙØªÙ†) برای پرداخت هزینه این Ø³ÙØ± را داریم، Ù…ÛŒ توانیم بنزین Ùˆ آذوغه راه را ابتیاع کنیم؟ Ùˆ عاقبت، آیا این Ø³ÙØ± در این مقطع از زمان آنقدر مهم است Ú©Ù‡ جان خود Ùˆ سرنشینان را به خطر بیندازیم؟ آیا تصاد٠در Ø³ÙØ± قبلی (سال گذشته) بخاطر ندانم کاریهای راننده بود، یا مشکلات ÙÙ†ÛŒ ماشین، Ùˆ یا جاده پر از چاله چوله بود، Ùˆ یا راننده روبرویی بد رانندگی Ù…ÛŒ کرد، Ùˆ یا....ØŸ
این سوال ها Ùˆ پاسخ ها به یک مقوله راه Ù…ÛŒ برند، مدیریت پروژه. ریاضی دانان، سیستم آنالیست ها، استراتژیست ها Ùˆ مدیران، پس از عمری زØÙ…ت Ùˆ مطالعات علمی توانسته اند سیستم ها Ùˆ Ùورمولهایی را ابداع کنند تا دیگران بتوانند راهکاری برای عملی کردن یک پروژه با «ØØ¯Ø§Ú©Ø«Ø± Ù†ÙØ¹» Ùˆ «ØØ¯Ø§Ù‚Ù„ هزینه» را پیشنهاد کنند.
شبکه تصمیم گیری
ØØ§Ù„ شبکه زیر را در نظر بگیریم:
در (نمودار بالا) بین هر دو نقطه (آکتیویته) عددی نوشته شده است. این عدد Ù…ÛŒ تواند هزینه ØØ±Ú©Øª از یک نقطه به نقطه بعدی باشد. «Ù‡Ø²ÛŒÙ†Ù‡» Ù…ÛŒ تواند طول زمان باشد، Ù…ÛŒ تواند تعداد Ù†ÙØ±ÛŒ باشد Ú©Ù‡ برای رسیدن از یک نقطه به نقطه دیگر لازم است، تعداد کارگران برای بنای یک ساختمان باشد. Ù…ÛŒ تواند تعداد «Ø´Ù‡Ø¯Ø§» باشد. تعداد تانک باشد، تعداد مین بر سر راه باشد، Ùˆ امثالهم.
با توجه به این نکته، اگر بخواهیم از بالاترین نقطه به پائین ترین آکتیویته برسیم، دو انتخاب (هزینه) پیش روی ما قرار Ù…ÛŒ گیرد. پیمودن مسیر 1+3+1=5 Ùˆ یا مسیر 1+2+4+1=8 . 5 یا 8 مجموع هزینه (کیلو پرتقال، شهید، Ù†ÙØ±Ø¨Ø±ØŒ لیتر بنزین، Ùˆ یا دلار) برای به پایان رساندن یک پروژه را تعیین Ù…ÛŒ کند. هرکدام را انتخاب کنیم، به آخر مسیر Ù…ÛŒ رسیم، اما با ØªÙØ§ÙˆØª «Ù‡Ø²ÛŒÙ†Ù‡»ØŒ یکی با «ØØ¯Ø§Ù‚Ù„ هزینه» Ùˆ دیگری با «ØØ¯Ø§Ù…ثر هزینه».
ما نمی توانیم با در دست داشتن چنین امکانات علمی، ادعا کنیم Ú©Ù‡ نمی دانیم، یا نمی توانیم هزینه را تخمین بزنیم. نمی توانیم بگوییم Ú©Ù‡ نمی دانیم این پروژه چند روز طول Ù…ÛŒ کشد. توجه داشته باشیم Ú©Ù‡ مدیریت پروژه تا ØØ¯ زیادی بر مبنای علم Ø§ØØªÙ…الات در ریاضی تکیه دارد. به زبان دیگر، هر ØØ±Ú©Øª را با Ø§ØØªÙ…ال انجام پذیری Ùˆ یا Ø§ØØªÙ…ال انجام Ù†ÛŒØ§ÙØªÙ† بررسی Ù…ÛŒ کند. مثلا 10% Ø§ØØªÙ…ال موÙقیت دارد. Ùˆ یا 20% Ø§ØØªÙ…ال شکست دارد. بنابراین، مدیر پروژه، نه تنها هزینه ها را Ù…ØØ§Ø³Ø¨Ù‡ Ù…ÛŒ کند، بلکه Ù…ØØ§Ø³Ø¨Ù‡ Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ چند درصد Ø§ØØªÙ…ال موÙقیت رسیدن به Ùلان نقطه وجود دارد. شاید بجا باشد Ú©Ù‡ تأکید کنم Ú©Ù‡ در این Ù…Ø¨ØØ« بخصوص، مدیر پروژه به «Ø§Ù…کان» موÙقیت/شکست پروژه تکیه ندارد، بلکه به «Ø§ØØªÙ…ال» موÙقیت Ùˆ یا شکست پروژه Ù…ÛŒ پردازد. در Ù…Ø¨ØØ« ریاضیات، ØªÙØ§ÙˆØª ÙØ§ØØ´ÛŒ بین دو Ù…Ø¨ØØ« «Ø§Ù…کان» Ùˆ «Ø§ØØªÙ…ال» وجود دارد. بطور مثال، «Ø§Ù…کان» ØØ±Ú©Øª از یک پایگاه نظامی در عراق، Ùˆ Ø·ÛŒ کردن مسیر Ùˆ رسیدن به تهران، 50% است. اما «Ø§ØØªÙ…ال» رسیدن به تهران Ù…ÛŒ تواند خیلی کمتر Ùˆ یا تا ØØ¯ÙˆØ¯ÛŒ بیشتر بشود، Ú©Ù‡ بستگی به ØµØØª/اشتباه Ù…ØØ§Ø³Ø¨Ù‡ مدیر پروژه دارد.
بطور مثال، آغازین روزهای «Ø¬Ù†Ø¨Ø´ سبز» را در نظر بگیریم. مدیر پروژه Ù†ØÙˆÙ‡ تهییج مردم Ùˆ آوردن آنها به خیایان ها را مورد توجه قرار داده بود، اما هزینه Ùˆ «Ù…کانیسم» Ø¯ÙØ§Ø¹ از تظاهرات کنندگانی Ú©Ù‡ مورد هجوم دشمن قرار Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ بودند، را در نظر Ù†Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ بود، Ùˆ اگر هم در نظر Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ بود، با اشتباه Ù…ØØ§Ø³Ø¨Ù‡ بالا، «Ø§ØØªÙ…ال» ورود خشونت آمیز دشمن به صØÙ†Ù‡ را پایین Ù…ØØ§Ø³Ø¨Ù‡ کرده بود، Ùˆ یا «Ø§ØØªÙ…ال» موÙقیت شعار «Ù†ØªØ±Ø³ÛŒØ¯ØŒ نترسید» را بالا Ù…ØØ§Ø³Ø¨Ù‡ کرده بود. Ùˆ یا.... به این Ù…Ø¨ØØ« جداگانه Ù…ÛŒ پردازیم.
پارامتر تکمیلی
بدون Ø´Ú© هر تخمینی Ù…ÛŒ تواند درصدی از نادرستی، «Ø§Ø´ØªØ¨Ø§Ù‡ Ù…ØØ§Ø³Ø¨Ù‡» داشته باشد. بدین منظور Ùˆ برای دوری گزیدن از بالا بردن «Ø§Ø´ØªØ¨Ø§Ù‡ Ù…ØØ§Ø³Ø¨Ù‡»ØŒ سه تخمین زده Ù…ÛŒ شود. «Ø®ÙˆØ´Ø¨ÛŒÙ†Ø§Ù†Ù‡»ØŒ «Ø¨Ø¯Ø¨ÛŒÙ†Ø§Ù†Ù‡» Ùˆ «Ù…عقول». بطور مثال بدبینانه ترین تخمین هزینه برای رسیدن به مقصدی، 10 است، ولی اگر همه چیز بر ÙˆÙÙ‚ مراد ØÙ„ شود، این هزینه به 4 Ù…ÛŒ رسد. در عین ØØ§Ù„ØŒ اگر تمام جوانب را در نظر بگیریم، Ùˆ به نتیجه ای «Ù…عقول» برسیم، هزینه رسیدن به مقصد 7 Ùˆ یا مثلا 5 است. این تخمین زدن ها با Ù…ØØ§Ø³Ø¨Ù‡ های دقیق ریاضی انجام Ù…ÛŒ شود، Ùˆ بر مبنای برداشت های «Ø°Ù‡Ù†ÛŒ» از یک پروژه «Ø¹ÛŒÙ†ÛŒ» نمی تواند باشد. نمی توان Ú¯ÙØª Ú©Ù‡ Ùلان مقدار گلوله Ùˆ مهمات ÙØ±Ø¯Ø§ تØÙˆÛŒÙ„ داده Ù…ÛŒ شود، وقتی Ú©Ù‡ تخمین بدبینانه به ما رقم 11 روز داده Ùˆ Ù…ØØ§Ø³Ø¨Ù‡ «Ù…عقول» آن را 9 روز Ù…ØØ§Ø³Ø¨Ù‡ کرده است. «Ø§Ù†Ø±Ú˜ÛŒ انقلابی» Ù…ÛŒ تواند این مهمات را با ØªÙØ§ÙˆØª چند روز زودتر به مقصد برساند، اما در پروژه «Ø¬Ù†Ú¯» ØØªÛŒ 1 روز هم مهم است، Ú†Ù‡ برسد به چند روز. ÙØ±Ø§Ù…وش نکنیم Ú©Ù‡ در عالم واقعیات، ØµØØ¨Øª از «Ø¯Ø±Ø³ ریاضی» Ùˆ آکادمیک نیست، وارد مسائل عریان واقعی شده، Ùˆ در باره جان رزمنده Ùˆ تسخیر سنگر، Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª نظامی، Ùˆ یا مهمات برای Ø¯ÙØ§Ø¹ در برابر بمباران شهروندان توسط دشمن ØµØØ¨Øª Ù…ÛŒ کنیم. اهمیت Ù…Ø¨ØØ« «Ù…دیریت پروژه» را باید در این چارچوب ارزشگذاری کرد.
در چنین Ù…ØØ§Ø³Ø¨Ù‡ های پیچیده ریاضی، نه تنها باید زمان «Ø±Ùت»ØŒ هزینه «Ø±Ùت»ØŒ بلکه پارامترها Ùˆ روابط «ÙˆØ§Ø¨Ø³ØªÙ‡» هم باید مد نظر قرار بگیرند، از جمله «Ø²Ù…ان غیر Ù…Ùید» Ú©Ù‡ Ù…ØØ§Ø³Ø¨Ù‡ نشده، Ùˆ یا بخاطر مسائل Ùˆ موانعی بر تخمین اولیه، تØÙ…یل شده است.
ساده اینکه، اگر بخواهیم شناخت صØÛŒØ از پروژه ای «Ø¹ÛŒÙ†ÛŒ» Ùˆ «Ù…ادی» داشته باشیم، باید با ابزاری «Ø¹ÛŒÙ†ÛŒ» Ùˆ «Ù…ادی» به «Ø¨ÛŒØ§Ù† روشن Ùˆ واضػ آن سوژه بپردازیم. به این Ù…Ø¨ØØ« دوباره باز Ù…ÛŒ گردیم.
ساده سازی، شبیه سازی
در بالا به نکته ای از آقای رجوی اشاره شد Ú©Ù‡ « بدون توجه به Ù…ØØ¯ÙˆØ¯Ù‡ ها، قانونمندیها را تعمیم بدهد، به Ú†Ù‡ مشکلاتی دچار Ù…ÛŒ شود. یعنی در واقع به یک سری ساده سازیها، Ùˆ یا شبیه سازیهای معمولی Ù…ÛŒ پردازد» ساده سازی، Ùˆ تعمیم قانونمندیها، نه تنها در سیاست دیده Ù…ÛŒ شود، بلکه ممکن است در ریاضیات هم به ساده سازی Ùˆ شبیه سازی Ú¯Ø±ÙØªØ§Ø± شویم. با این ØªÙØ§ÙˆØª Ú©Ù‡ اثبات «Ø§Ø´ØªØ¨Ø§Ù‡ Ù…ØØ§Ø³Ø¨Ù‡» در عالم سیاست مشکل است، چون سیاستمداران همیشه برای هر چیزی یک جوابی دارند، اما در ریاضیات، اثبات اشتباه Ù…ØØ§Ø³Ø¨Ù‡ کار ساده ای است. در ریاضیات «Ù…ÙØ¯Ù„» ها همیشه کاربرد یکسان ندارند Ùˆ نمی توان تمام قانونمندیها را در تمام موارد تعمیم داد. بطور مثال، عدد ایکس بر 10 تقسیم پذیر است، بنابراین بر 5 هم تقسیم پذیر است. اما این قانونمندی را نمی توانیم (از پایین به بالا) چنین بنویسیم، ایکس بر 5 تقسیم پذیر است، پس، بر 10 هم تقسیم پذیر است. عدد 10 شرایطی دارد Ú©Ù‡ عدد 5 ندارد. تمام قانونمندیهایی Ú©Ù‡ بر 10 صادق است، بر 5 صادق نیست.
با بهره جستن از این دو نکته (پرهیز از «Ø³Ø§Ø¯Ù‡ سازی، شبیه سازی»ØŒ Ùˆ منطق ساده ریاضی)ØŒ به این جستار Ù…ÛŒ رسم Ú©Ù‡ Ù…ÙØ¯Ù„ « پرواز ممنوع... یعنی آنچیزی Ú©Ù‡ سر قذاÙÛŒ دیدیم» (رجوی 5 آبان 91) Ù…ÛŒ تواند برای ایران راهکاری باشد، اما آیا لزوما راهکار «Ù…عقول» است؟ آیا ناخواسته، با «Ø´Ø¨ÛŒÙ‡ سازی» Ùˆ «Ø¨Ø¯ÙˆÙ† توجه به Ù…ØØ¯ÙˆØ¯Ù‡ ها»ØŒ «Ù‚انونمندیها» را تعمیم نمی دهیم؟
دوران جدید
آقای رجوی در سخنان 5 آبان خود مشخص Ù…ÛŒ کنند Ú©Ù‡ وارد «Ø¯ÙˆØ±Ø§Ù† جدیدی» شده ایم. به این جملات از دریچه «ØªØ¨ÛŒÛŒÙ†» سوژه بنگریم.
ایشان در سلسله سخنرانی های «ØªØ¨ÛŒÛŒÙ†» (1358ØŒ ج4ص30) در بخشی از تعری٠پیچیدگی Ùˆ تکامل Ù…ÛŒ گویند «Ùازها Ù…ØØ¯ÙˆØ¯Ù†Ø¯ Ú©Ù‡ گوئی سرآمد Ùˆ اجلی مسمی دارند Ùˆ زمینه ای Ù…ÛŒ سازند تا زمینه ÛŒ بعدی بتواند روی اینها بنا بشوند Ùˆ... چنین Ù…ÛŒ نماید Ú©Ù‡ دوران ÙØ§Ø² Ùˆ عصر قبلی دیگر رسالتش تمام شده Ùˆ بطور ÙØ±Ø¹ÛŒ به ØÛŒØ§Øª خودش ادامه Ù…ÛŒ دهد Ùˆ دیگر تعیین کننده Ùˆ مسلط Ùˆ نوک پیکان نیست. اگر هم تغییر بکند تغییراتش خیلی Ú©Ùند خواهد بود.»
با توجه به این ØªØ¹Ø§Ø±ÛŒÙØŒ (Ùˆ دائما سوژه - «Ø¬Ù†Ú¯» در نظرمان است)ØŒ لازم است Ú©Ù‡ «Ø¯ÙˆØ±Ø§Ù† جدید» را تعری٠کنیم. به «ØªØ¨ÛŒÛŒÙ†» دوران جدید بپردازیم. نه اینکه به «Ú©Ù…یت» دوران بپردازیم، بلکه تعاری٠کیÙÛŒ را «Ø´Ùا٠و روشن Ùˆ واضػ (تبیین) بیان کنیم. در دوران پیشین، یکی از ویژگیها Ú©Ù‡ «Ù…اهیت» یک عنصر انقلابی را تعری٠می کرد، «Ù‚هر انقلابی» آن عنصر بود، در دوران جدید، لازم است Ú©Ù‡ مشخص کنیم این «ÙˆÛŒÚ˜Ú¯ÛŒ» در کجا قرار دارد. در دوران پیشین «ØªØ¶Ø§Ø¯ اصلی» مشخص بود، ضروری است Ú©Ù‡ در دوران جدید، «ØªØ¶Ø§Ø¯ اصلی» را تعری٠کنیم. توجه کنیم Ú©Ù‡ در این مقطع، به تعاری٠کمّی، مانند «Ø§Ø´Ø±Ù کانون استراتژیک» نمی پردازیم، به مکانیزم Ùˆ نقش Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†ÛŒ «Ø§Ø±ØªØ´ (زرهی) آزادیبخش» هم ÙØ¹Ù„ا کاری نداریم، اینها Ù…Ø¨Ø§ØØ« مهم، اما کمّی هستند.
آقای رجوی ادامه Ù…ÛŒ دهند: «Ø§Ù„ان [منظور سال 1358 است] Ù…ÛŒ گوئیم درد ما، مسئله Ùˆ تضاد اصلی جامعه ما امپریالیزم است. یک طر٠خلق، تمام صÙو٠خلق، صرÙنظر از Ø§Ø®ØªÙ„Ø§ÙØ§Øª درونی خودشان، Ùˆ در طر٠دیگر امپریالیزم. این بیانگر Ú©ÛŒÙیت موجود است... به Ù‡Ø±ØØ§Ù„ الان در درجه ÛŒ اول همه ÛŒ مسائل جامعه را باید ØªØØª الشعاع این تضاد دید. تعیین کننده ØØ±Ú©Ø§Øª دیگر هم این تضاد است Ùˆ مسائل جامعه اگر بخواهیم ØÙ„ بکنیم، یک جایش به آن مربوط Ù…ÛŒ شود»(تبیین ج4ص38).
ØØ§Ù„ØŒ Ùˆ در همین چارچوب، وقتی Ù…ÛŒ گوییم «Ø¯ÙˆØ±Ø§Ù† جدید» (منظورمان «Ø§Ù„ان»ØŒ سال 1391ØŒ است)ØŒ آیا آن نگاه (Ú©Ù‡ در بالا آمد) Ùˆ «Ø²Ø§ÙˆÛŒÙ‡ دید» به این سوژه (Ú©Ù‡ در آن دوران «ØÙ‚» بود)ØŒ با زاویه دید در این دوران جدید، Ù…ØªÙØ§ÙˆØª شده است؟ چرا؟ چون، زاویه دید ما «ØªÙ†Ú¯ تر» شده است؛ Ùˆ یا اینکه، زاویه دید ما «Ø¨Ø§Ø²ØªØ±» شده است. طبیعتا اگر «Ø¯ÙˆØ±Ø§Ù† جدید» مد نظر باشد، بود یا نبود «Ø¬Ø¨Ù‡Ù‡ وسیع» خلق در این «Ø¯ÙˆØ±Ø§Ù† جدید» خود سوژه ای است Ú©Ù‡ باید جداگانه مورد ارزشگذاری قرار بگیرد.
این نکات نه بخاطر ورود به یک Ø¨ØØ« Ùˆ جدل است، بلکه دعوتی است برای «ØªØ¨ÛŒÛŒÙ†» «Ø²Ø§ÙˆÛŒÙ‡ دید» در «Ø¯ÙˆØ±Ø§Ù† جدید»ØŒ در راستای شناخت بهتر از آنچه به «Ø¯ÙˆØ±Ø§Ù† جدید» مرتبط Ù…ÛŒ شود.
درک من اینست Ú©Ù‡ در اینجا منظور از دوران جدید «New World Order» نیست. این ترم سالها پیش «ØØ±Ù روز» بود Ùˆ عمری است Ú©Ù‡ دیگر بکار برده نمی شود.
از موضوع اصلی دور نشویم. سوژه مورد نظر این سوال است Ú©Ù‡ «Ø§Ú¯Ø± رژیم پای جنگ بیاید...» آیا سرنگون Ù…ÛŒ شود؟ در بخشهای پیشین روی مدل Ùˆ تعری٠«Ø¬Ù†Ú¯» تمرکز داشتیم، Ùˆ در این بخش، نگاهی مختصر به ابزار عینی برای ارزیابی Ùˆ ارزشیابی سوژه عینی، داشتیم. شاید بهتر باشد، ØØ§Ù„ØŒ به مقوله «Ø¬Ù†Ú¯» با Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ از ابزار «ØªØ§Ø±ÛŒØ® جنگ»ØŒ بپردازیم، تا به «ØªØ¨ÛŒÛŒÙ† جنگ» (بیان ÙˆØ§Ø¶Ø Ùˆ روشن از جنگ) دست یابیم.
یک نکته نباید از نظر دور بماند Ùˆ یا باعث کج Ùهمی شود. در اینجا منظور از «Ø¬Ù†Ú¯»ØŒ قهرانقلابی Ø³Ø§Ø²Ù…Ø§Ù†ÛŒØ§ÙØªÙ‡ خلق نیست.
«Ø§ÛŒÙ† سؤال برایش [منظور ایشان امپریالیزم است] Ù…Ø·Ø±Ø Ø§Ø³Øª Ú©Ù‡ پس چکار کنیم؟ بیائیم با تØÙˆÙ„اتی از طریق دیگر بسیاری از نیروها را از هم جدا کنیم، به جان هم بیندازیم، Ù…ÛŒ بینید پیچیدگی یعنی چه؟ اگر درک نشود بر سر ما Ú†Ù‡ بلاهایی خواهد آورد؟» (تبیین، ج4ØŒ ص48).
ادامه دارد...
علی ناظر
14 آذر 1391