«اگر به مرگ من اميد بسته اي/ تا نهايت نشاندنت به خاک، زندگانيم دراز باد»(1)
نوبت من نبود Ú©Ù‡ يادداشت Ù‡ÙØªÙ‡ بنويسم، اما با بدقولي روبرو شدم. دوستي Ú©Ù‡ بايد مي نوشت، جا خالي داد، Ùˆ شب عيد هم نمي شود درب خانهء مردم را زد Ùˆ طلبکار بود. البته تا پشت درب Ø±ÙØªÙ…ØŒ ولي وقتي صداي خندهء دوست مان Ùˆ خانواده اش را شنيدم، از خير يادداشت Ù‡ÙØªÙ‡ اش گذشتم.
اما صداي خنده هاي او مرا به ياد صداي غم آلود خانمي انداخت Ú©Ù‡ روز قبل، در تماسي تلÙني خبر از مرگ نا بهنگام خواهر جوانش مي داد، خواهري Ú©Ù‡ مقالاتش در ديدگاه درج مي شد، Ùˆ ديگر در ميان ما نيست. اين دوست در باره خواهرش مي Ú¯ÙØª: در ÙŠÚ© سانØÙ‡ در آلمان، دور از ايران جوانمرگ شد، همهء اينها تقصير خميني است. به ياد بهرام رØÙ…اني Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù… Ú©Ù‡ همين چند روز پيش مادرش درگذشته بود، به ياد علي اقبال Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù… Ùˆ مرگ اش در تبعيد، به ياد طلعت ساويز (مادر رضايي جهرمي) Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù… Ú©Ù‡ 4 ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø´ (3 مجاهد Ùˆ ÙŠÚ© عضو کومه له) براي آزادي Ùˆ عدالت اجتماعي جانباختند، Ùˆ عاقبت خودش با دلي غمبار در مرداد 84 درگذشت. Ùˆ به ياد ØµØØ¨ØªÙ‡Ø§ÙŠÙ… با خانوادهء زماني پيش از اعدام ØØ¬Øª زماني Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù…ØŒ Ùˆ Ù…ØØªÙˆØ§ÙŠ Ù¾ÙŠØ§Ù… آنها پس از اعدام ØØ¬Øª. Ùˆ به ياد تمام آنهائي Ú©Ù‡ در 27 سال اخير چون تندر ايستادند، خانه را روشن کردند، Ùˆ Ù…ÙØ±Ø¯Ù†Ø¯.
ولي نه! هيچکدام Ù†Ù…ÙØ±Ø¯Ù†Ø¯. زنده اند. در خاطره ها، در پشت خنده هاي نوروزي، در شعر شاعران، در ملودي آهنگسازان، Ùˆ در تارهاي صوتي آوازخوانان، در اعتراض کارگران شرکت ÙˆØ§ØØ¯ØŒ در ايستادگي زنان٠تهران در برابر باتون لباس شخصي ها، در پشت شعار ها در تظاهرات نيويورک، Ùˆ در گامهاي راهپيمايان «کارزار زنان» در هلند، زنده اند.
Ùˆ بعد به صداي خندهء رÙيق بد قولم باز گشتم. Ùˆ در آن خنده ها معني بهار، نوروز، Ùˆ Ø´Ú©ÙØªÙ† ها خودنمايي مي کرد. از پس آن خنده Ùˆ شادي، پايکوبي Ùˆ رقص Ùˆ شادي، صداي ناقوس مرگ ارتجاع را بلندتر شنيدم.
يادداشت اين Ù‡ÙØªÙ‡ کوتاه است، هرچند پروسهء مبارزه طولاني شده است، Ùˆ مي توان صدها ØµÙØÙ‡ دربارهء جنايات رژيم نوشت. از زد Ùˆ بند هاي جهانخواران با شريعت پناهان دين ÙØ±ÙˆØ´ داستانها Ú¯ÙØªØŒ سرود سالگرد پيروزي مصدق بر جهانخواران را در 29 اسÙند هرچه رساتر خواند، براي Ø°Ø¨Ø ÙŠÚ© ملت مرثيه ها نوشت؛ Ùˆ عاقبت کمبودهاي نگرشي خودمان، Ú©Ù… کاري هايمان، اشتباهاتمان، Ùˆ درس نياموختن هايمان را به زير ذره بين Ø¨ÙØ±Ø¯. اما در ÙŠÚ© موازنه، زمستان مرتجعين در ØØ§Ù„ رخت بربستن است Ùˆ بهار آزاديخواهان خنده کنان مي آيد.
بهاران خجسته باد
علي ناظر – 29 اسÙند 1384
(1) Ø¨Ø±Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ از شعر «به دشمن» سروده مينا اسدي